ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

روز جهانی ارتباطات و چشم تنگ روابط عمومی

 

( 27 اردیبهشت روز "ارتباطات و روابط عمومی" نام گرفت .
سرویس فناوری ارتباطات، سه شنبه  21 آذر 1385، ساعت 12:05
فاوانیوز: دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی دولت از تعیین روز خاص با عنوان "روابط عمومی" در فهرست نام های کشور خبر داد.
به گزارش فاوانیوز، روز 27 اردیبهشت ماه از این پس به عنوان روز "ارتباطات و روابط عمومی" در تقویم ها و مناسبت های کشور منظور خواهد شد.
این مناسبت از سال آینده به فهرست مناسبت های کشور افزوده شده و در تقویم رسمی سال 86 درج خواهدشد. پیش از این روز 27 اردیبهشت روز جهانی ارتباطات نام داشت که به روز "ارتباطات و روابط عمومی" تغییر نام پیدا کرد.
این اقدام از جمله برنامه های دولت برای گسترش حوزه برنامه های روابط عمومی در کشور است. درحال حاضر آئین نامه جامع روابط عمومی نیز که اولین آئین نامه جامع جهت تعیین وظایف و اختیارات روابط عمومی ها است، در مراحل نهایی جمع بندی توسط دولت قرار دارد. )
 مثل  همیشه نمی دونم چرا شاید مشکل تو جهانیش بود شاید هم تو آکسان رو ارتباط و یا قدردانی دولت از  روابط عمومی دولتی که همه مون معنی و وظیفه اش را می دونیم. ۲۷ اردیبهشت چتر فراگیری بود برای جشن جامعه ارتباطی و اطلاعاتی در ایران جهان و امروز این چتر در ایران بسته شده. لا اقل دبیرخانه ۰۰۰دولت اینطور اعلام کرد.

انتخابات و ارتباطات - آنچه در زیر جریان دارد

 انتخابات انجام شد ٬ با هر دیدگاه و تصوری از این رای گیری آنچه اتفاق افتاد ایران شنبه را چیزی متفاوت از پنچ شنبه کرد و عامل این تغییر و زمینه ها و پیامدهایش پدیده هایی اند که موضوع مطالعه ارتباطات هستند . نحوه تبلیغات میزان تاثیر انواع مختلف تبلیغات در زمان ها و مکان های مختلف - الگوهای رای دهی  ویژگی های ارتباطی برندگان و بازندگان- گرایشات قومی ملی و محلی رای دهندگان و ۰۰۰ صدها موضوع دیگر مواردی هستند که برای اغلبمان گنگ و ناشناخته اند. به طوریکه اغلب ضعف و کم کاری جامعه علمی در این موارد پشت پیش بیینی ناپذیری و حماسه سازی و ۰۰۰۰ ملت ایران پنهان می شود. به عنوان شاهد مثلا می توان لیست پایان نامه های گروه ارتباطات را بررسی کرد  که عنوان پشت عنوان به تحلیل محتواهای بی محتوای فلان روزنامه و گاهنامه پرداخته اند.( که دلیل عمده آن را در کنار پاره ای ملاحضات سیاسی و امنیتی در تمایلات روزنامه ای بانیان رشته ارتباطات است) هر چند در سال های اخیر  قدم های امیدوار کننده ای در ورود ارتباطی ها به عرصه انتخابات به صورت مشاورین ارتباطی و تبلیغاتی برداشته شده است. ولی عدم پرداختن به جنبه های عمیق تر ارتباطی  انتخابات در اعم ترین معنی آن موجب عدم رشد پژوهش های افکارسنجی و تحلیل افکار و گرایش ها و تبدیل آن به علمی سری و در اختیار مراکز خاص  شده است . و در نهایت کم کاری  جامعه ارتباطی  موجب ضعف و عدم پیشرفت نهاد انتخابات و دموکراسی در ایران  شده است.   

دموکراسی و تبلور آن در انتخابات

       واژه گول زنک دموکراسی سالهاست که زمینه را برای بزرگترین جنایات و فجایع بشری مهیا ساخته و دولتمردان از آن سود برده اند. سالانه جنگ های بیشماری راه انداخته اند و انسان های بی گناهی را به قتل رسانده اند.

واژه ایی که معانی متفاوتی برای آن در نظر گرفته شده است و مهمترین آن حکومت « مردم بر مردم » می باشد.

در دایره المعارف ها، دموکراسی حکومتی است که مردم حق انتخاب و مشارکت فعال در امور سیاسی و اجتماعی کشور را دارند. ولی در عمل در تمام نقاط جهان ما شاهد دمکراسی والتر لیپمن (دموکراسی تماشاگر) هستیم.

دموکراسی مد نظر او ، الیت پرور است و تنها روشنفکران توانایی درک منافع مشترک جامعه را خواهند داشت.  در این دموکراسی عامه مردم به تماشاگرانی منفعل تبدیل می شوند و به آنها القا می شود که از دور دستی بر آتش داشته باشند. لذا سعی می شود از قدرت حداکثری افراد و حرکت های برنامه ریزی شده ای که به سوی اهدافی از پیش تعیین شده، روان هستند سود برده شود.

این اکثریت که خارج از حلقه تعیین کننده سیاست های حکومتی هستند از دیدگاه لیپمن گله رمیده (سرگردان) نامیده می شوند.

این حقیقت تلخ نیز در تاریخ سینما به صورت آشکارا و سمبولیک خود را به ما نشان داده است. در آنجا که چند کابوی گاوچران مسئول حرکت گله ای عظیم می شوند و ناگاه با افتادن یک قاشق بر قابلمه ، این خیل عظیم به گله ای رمیده و عصیانگر تبدیل می شوند که بدون تفکر و سرکشانه هر چه بر سر راهشان باشد نیست و نابود می کنند.

لیپمن معتقد است در هر دموکراسی وجود دو عنصر لازم و ضروری است :

" طبقه متخصص " ، روشنفکرانی که توانایی درک منافع مشترک جامعه را دارند و می توانند در راستای اهداف مسئولین حکومت که عموماً تجار و بازرگانان هستند این خیل عظیم  " گله رمیده " را رام کنند و درجهت مناسب به حرکت وا دارند.

بزرگترین کارکرد این دموکراسی استفاده از توان بالقوه و نیروی انقلابی انبوهی است که در جهل و نادانی نگه داشته می شود. نیرویی که چشم امید به طبقه نخبه و روشنفکر دوخته است و نخبگانی که با استفاده از جهل مکثر عامه مردم ، روی به "توافق سازی " بر سر مسئله ای واحد آورده اند .

در این راستا افرادی که در راس هرم قدرت هستند مسلماً صاحب تعقل و استدلال می باشند چرا که این کمترین حقی است که می توان برای آنان قائل شد، پس برآنان واجب است که عامه مردم را برای رهایی از این جهل تحت آموزش و هدایت عمومی قرار دهند.

حال این آموزش بسته به شرایط آن جامعه می تواند رنگ و بوی متفاوتی به خود بگیرد : با هجمه به باورهای اجتماعی و انسان دوستانه آنها تحت عنوان حکومت مردم بر مردم ، خود را به عرصه وجود برساند و یا با دست گذاشتن بر مذهب و باورهای دینی مردم آنها را به طرف خواسته حکومت سوق دهد.

نکته قابل توجه این است که در آزمون انتخابات و ظهور دموکراسی ، زمانی می توان از حقایق مطرح شده بالا رهایی یافت که عامه مردم با درک و شناختی حقیقی و نه شناختی سطحی و مقطعی که آن هم توسط نخبگان برای به حرکت در آوردن این خیل عظیم برنامه ریزی شده است ، به پای صندوق های رای بروند.

ای کاش در آستانه انتخابات همانند گله رمیده والتر لیپمن به حرکت در نمی آمدیم که نادانسته و جاهل به دنبال این خیل عظیم در حرکت باشیم.

و باز ای کاش منفعل و بی علاقه، خود را از این انبوه سر گردان جدا نمی کردیم و گوشه عزلت بر نمی گزیدیم.

درست است که گاهی مواقع سکوت کوبنده ترین فریادهاست، اما باز هم می گویم که ای کاش گزینه سومی نیز وجود داشت. و آن انتخاباتی آگاهانه ، با درکی صحیح از امور بود .

 

به دوستان عزیزی که قصد شرکت در انتخابات را دارند پیشنهاد می کنم قبل از برگزاری امتحانات پایان ترم کتاب " کنترل رسانه ها " را مطالعه کنند . شاید که گزینه سوم را آنها بیابند. امید است این بار دمکراسی متفاوت با نظر والتر لیپمن ( دموکراسی تماشاگر) را تجربه کنیم.

 

 

منبع:

چامسکی، نوام. کنترل رسانه ها، مترجم : عبدالرضا شاه محمدی. تهران : فکرت 1381.

 

 

گروه ارتباطات و عدم تداوم تاریخ

امروز تو دانشکده  دکتر شاه محمدی اطاق مدیریت گروه ارتباطات را به دکتر میرفخرایی تحویل داد .                                                     ترم اول که اومده بودم دکتر خواجه نوری مدیر گروه بود که اواسط ترم  جایش را به دکتر شاه محمدی داد. علاقه ای به دانستن چرایی تغییر ندارم  ولی اصرار بزرگواران بر تز « هر مدیر گروه ، یک ترم »  موجب شده من چهار واحد عقب افتاده داشته باشم و مطمئن باشم که گروه ـ دانشکده و دانشگاه هزینه های بسیار بیشتری را برای این تغییرات می پردازند. هیچ چشم اندازی هم برای هزینه - فایده کردن این تغییرات  نه اینجا و نه در کل کشور وجود نداره و برای من و برای ما این اتفاقات آنقدر عادی و طبیعیه  که... بگذریم.
در هر صورت ـ باتشکر از همه زحمات آقای دکتر شاه محمدی در طول دوره مدیریتشان برای آقای دکتر میر فخرایی آرزوی موفقیت و تداوم در مسولیت جدیدشان را دارم. دکتر میرفخرایی فوق لیسانس خود را از یکی از کشورهای اسکاندیناوی در رشته سینما (یا یکی دیگر از هنرهای بصری) گرفته اند و دکترای ارتباطات از واحد علوم تحقیقات هستند.و حوزه کاریشان بیشتر متمرکز بر رسانه های دیداری و تلویزیون است و مقاله هایی چون سیما و خبر مطلوب ؛ خبر و ارزشهای مشترک جامعه ؛ دیپلماسی رسانه ای و کتاب مفاهیم نظری و عملی خبر در تلویزیون از ایشان چاپ شده است.و طرفدار پرسپولیس هستند. برای من همین قدر که ایشان از روزنامه نیامده اند و سمپاتی خاصی به کاغذ ندارند مایه خوشحالی و امیدوای برای تغییر در جهت گیری گروه است.

آنگاه که پیشینه ی تاریخی وفرهنگی خود را ارزشی ننهیم!!

 یکی از مهم ترین مسائلی که در بحث جهانی شدن مطرح است٬ مقوله ی حفظ هویت ملی است. درعصر جدید که با جهانی شدن فرهنگ و اقتصاد و سیاست مواجه هستیم ٬ هر کشور و ملتی علاوه بر حفظ ارزش های تاریخی و فرهنگی خود٬ سعی در به نمایش گذاردن و شناساندن آن به دیگر فرهنگ ها دارد. دراین راه حتی خرده فرهنگ ها و کشور هایی که سابقه ی درخشانی در کار نامه ی تاریخی و فرهنگی خود ندارند٬ با بزرگ جلوه دادن کوچک ترین و کم اهمیت ترین نمادهای خویش سعی در ایجاد جایگاهی برای خود در جامعه ی جهانی دارند.

در پانزدهمین دوره بازی های آسیایی به میزبانی قطر٬ شاهد سرمایه گذاری عظیمی که برای اجرای این مسابقات و به خصوص مراسم افتتاحیه آن صورت گرفته هستیم. قطری ها به خوبی توانستند کشور کوچک خود را ٬ با به نمایش گذاشتن فرهنگ وسنت عربی ( از طریق پوشش و رقص و آواز گرفته تا روشن کردن مشعل توسط سوار کار سوار بر اسب عربی ) به جهانیان بشناسانند و البته در این راه به خود اجازه دخل و تصرف در فرهنگ دیگری را نیز داده و به علت فقر فرهنگی و علمی٬ دانشمندان ایرانی (جابر ابن حیان٬ ابوعلی سینا٬ زکریای رازی) را نیز عرب و از افتخارات علمی جهان  عرب معرفی کردند.

و اما ایران٬ که عظمت تاریخ و تمدن آن بر کسی پوشیده نیست و روزگاری یکی از امپراطوری های بزرگ جهان بود٬ اینک به روزی افتاده که عرب ها یک روز خلیج فارسش را متعلق به خود معرفی می کنند و روز دیگر دانشمندان و افتخارات علمی آن را.

در جهان امروز فقط قدرت نظامی وسیاسی و اقتصادی٬ عامل تعیین کننده در مناسبات بین الملل نیست. همان طور که هانتینگتون معتقد است امروزه فرهنگ تبدیل به عاملی کلیدی در روابط بین کشورها شده است و از این پس اختلافات تمدنی ٬ علت اصلی منازعات بین کشورها خواهد بود. در چنین شرایطی کشورها علاوه بر افزایش خود آگاهی تمدنی در بین ملت خود٬ سعی در پر کردن خلاء ها ی هویتی و فرهنگی خویش دارند.

پس بیاییم در جهت معرفی تمدن و تاریخ خود به جهانیان تلاش کنیم٬ و به جای انتقاد از برگزاری مراسمی نظیر افتتاحیه بازی های آسیایی در قطر و به زیرسوال بردن سرمایه گذاری بر روی این مسائل ٬ واقع بین تر بوده و از نکات مثبت چنین حرکت هایی درس بگیریم و به یاد داشته باشیم که چنین سرمایه گذاری های بنیادی باعث حفظ هویت و فرهنگ ما خواهد شد.

البته در این راستا ٬ شرکت رئیس جمهور محترم در این مراسم٬ نقطه ی عطفی بود. چنین سفرهایی ضمن اینکه باعث آشنایی مدیران کشور با دنیای جدید و کسب تجربه می شود٬ نوید بخش حرکت های اصلاحی در برنامه ریزی های فرهنگی آینده کشور است.

بار تحمل ناپذیر کاغذ

 توی کتابخانه ٬ کتاب پیرامون ساخت و نقش رسانه ها ٬ از انتشارات پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران را نگاه می کردم . ساخت مدرن سازماندهی و اجرای سمپوزیم شیراز (که کتاب ویراسته مطالب آن است) و مطالب جامع و لابد به روز آن در زمان خودش برایم جالب بود و جالب تر عدم حضور تقریباْ هیچ یک از نویسندگان و دست اندرکاران پرشمار آن سمپوزیم در فضای جامعه ارتباطی بعد از انقلاب . صاحب نظرانی که  حوزه کاری غالبشان تلویزیون رادیو و مباحت توسعه ای ارتباطات بود و به هر روی نتوانستند در بعد انقلاب به کار خود ادامه دهند و پیامد آن وزن بی منطق و بی است که اساتید و دست اندرکاران روزنامه ها و روزنامه نگاری در بافت جامعه ارتباطی کشور یافته اند.تفوق ذهنیت کاغذ پایه موجب هدایت رشته ارتباطات و دانشجویانش  به بررسی و توجه به رسانه ای شده که به صورتی روزافزون اهمیت و مخاطب خود را از دست می دهد و موجد غفلت  از سایر رسانه ها و وجوه ارتباطات  که عرصه واقعی تاتیر و تاتر ارتباطات در زمانه ماست  ٬ و نتیجه آن لوث و تزئینی شدن درک عمومی از رشته ارتباطات  و غیبت آن از صحنه هاو عرصه های تصمیم سازی کشور .

تحلیل محتوا

تحلیل محتوا موضوع کنفرانس من در کلاس آقای دکتر شاه محمدی بود.

اطلاعیه

با سلام

قابل توجه کلیه دوستان عزیز عضو وبلاگ

بر آن شدیم به منظور هدفمند بودن این وبلاگ از این پس یک موضوع به صورت ماهانه طرح نماییم تا دوستان عزیز مطالب خود را در این زمینه بر روی وبلاگ قرار دهند. از نظرات شما در این رابطه استقبال می گردد.

نخستین موضوع

به بهانه برگزاری دومین سمپوزیم بین المللی روابط عمومی موضوع این ماه را روابط عمومی انتخاب کردیم. لذا خواهشمند است مقالات و اخباری را که در این زمینه  تهیه کرده اید، بر روی ارتباطات نامه بگذارید.

با تشکر

جامعه اطلاعاتی یا جامعه نظارتی؟!

چندی پیش خبر جنجالی پخش و توزیع سی دی خصوصی چهره ای سینمایی را در مطبوعات کشور شاهد بودیم. این رخداد که برای اولین بار است در کشور به صورت جدی مطرح و دنبال می شود ٬ به طوری که منجر به تصویب قوانینی در مجلس نیز شده است٬ تلنگر و زنگ خطری است برای مردم و مسئولین تا هشیار باشیم در چه عصری زندگی می کنیم و با مسائل واقع بینانه تر برخورد کنیم.

با ظهور و پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی جهانی٬ و تاثیر آن بر همه ی ابعاد زندگی بشر ٬ جهان وارد جامعه ی جدیدی به نام جامعه اطلاعاتی شده است. اساس و بنیان جامعه ی اطلاعاتی ٬ تولید ارزش های اطلاعاتی است. اگر چه ورود به چنین جامعه ای امکان حل مسائل وتوسعه ی فرصت ها را در بر داشته است٬ و این زمینه را فراهم کرده است که هر فردی بتواند خالق دانش باشد٬ ولی جامعه اطلاعاتی می تواند در دو جهت متضاد حرکت نماید. یعنی همانطور که دنیای ارتباطات الکترونیکی باعث ارتقاء در تمام سطوح زندگی شده است٬ در مقابل می تواند مخاطرات جدی را به لحاظ تجاوز به حریم خصوصی افراد و تهدید امنیت سیاسی و امنیتی کشورها ٬ در بر داشته باشد. بنابراین بشر در مسیر پیشرفت خود به سوی جامعه ای با حداکثر نظارت و کنترل حرکت می نماید.

با توجه به اینکه رو به رو شدن با تبعات منفی و مثبت جامعه اطلاعاتی یا فرا صنعتی اجتناب ناپذیر است ٬ پیشنهاد می شود مسئولین علاوه بر وضع قوانین مشخص تر در مورد تجاوز به حریم خصوصی افراد٬ نسبت به ارتقاء سطح آگاهی و فرهنگ مردم٬ در مورد ویژگی های عصر اطلاعات توجه بیشتری نشان دهند.

به نظر می رسد این مهم از طریق آموزش های شفاف تر در سطوح مختلف آموزشی و هم چنین رسانه ها میسر می شود.

مرکز مطالعات و ...

 چند وقتی است که مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه که اگر نگویم تنهاترین اما لااقل یکی از تنهاترین ؟!! مراکز موجود در کشور برای دسترسی علاقمندان به منابع حوزه ارتباطات و رسانه است ، شرط عضویت و استفاده از کتابخانه خود برای دانشجویان را ارائه معرفی نامه از دانشگاه محل تحصیل با درج این عنوان که « دانشگاه متعهد است پس از اتمام تحصیلات دانشجو ، مراتب را به مرکز اعلام نموده و دانشجو را موظف به تسویه حساب با مرکز نماید » ، قرار داده است .

از طرفی دانشگاه ها نیز اینچنین شرطی را برای ارائه معرفی نامه ، قبول نمی نمایند . حالا شما پیدا کنید پرتغال فروش را ؟؟

چنین ناهماهنگی ها و تناقضاتی در بسیاری حوزه ها و زمینه ها دیده می شود ، اما واقعاً در عصری که عصر اطلاعات نامیده می شود٬ زیبنده نیست ما درگیر مسائلی اینچنینی باشیم و انرژی هایمان بجای آنکه صرف متن و اصل شود ، در حاشیه و فرع خرج گردد.