ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

دموکراسی و تبلور آن در انتخابات

       واژه گول زنک دموکراسی سالهاست که زمینه را برای بزرگترین جنایات و فجایع بشری مهیا ساخته و دولتمردان از آن سود برده اند. سالانه جنگ های بیشماری راه انداخته اند و انسان های بی گناهی را به قتل رسانده اند.

واژه ایی که معانی متفاوتی برای آن در نظر گرفته شده است و مهمترین آن حکومت « مردم بر مردم » می باشد.

در دایره المعارف ها، دموکراسی حکومتی است که مردم حق انتخاب و مشارکت فعال در امور سیاسی و اجتماعی کشور را دارند. ولی در عمل در تمام نقاط جهان ما شاهد دمکراسی والتر لیپمن (دموکراسی تماشاگر) هستیم.

دموکراسی مد نظر او ، الیت پرور است و تنها روشنفکران توانایی درک منافع مشترک جامعه را خواهند داشت.  در این دموکراسی عامه مردم به تماشاگرانی منفعل تبدیل می شوند و به آنها القا می شود که از دور دستی بر آتش داشته باشند. لذا سعی می شود از قدرت حداکثری افراد و حرکت های برنامه ریزی شده ای که به سوی اهدافی از پیش تعیین شده، روان هستند سود برده شود.

این اکثریت که خارج از حلقه تعیین کننده سیاست های حکومتی هستند از دیدگاه لیپمن گله رمیده (سرگردان) نامیده می شوند.

این حقیقت تلخ نیز در تاریخ سینما به صورت آشکارا و سمبولیک خود را به ما نشان داده است. در آنجا که چند کابوی گاوچران مسئول حرکت گله ای عظیم می شوند و ناگاه با افتادن یک قاشق بر قابلمه ، این خیل عظیم به گله ای رمیده و عصیانگر تبدیل می شوند که بدون تفکر و سرکشانه هر چه بر سر راهشان باشد نیست و نابود می کنند.

لیپمن معتقد است در هر دموکراسی وجود دو عنصر لازم و ضروری است :

" طبقه متخصص " ، روشنفکرانی که توانایی درک منافع مشترک جامعه را دارند و می توانند در راستای اهداف مسئولین حکومت که عموماً تجار و بازرگانان هستند این خیل عظیم  " گله رمیده " را رام کنند و درجهت مناسب به حرکت وا دارند.

بزرگترین کارکرد این دموکراسی استفاده از توان بالقوه و نیروی انقلابی انبوهی است که در جهل و نادانی نگه داشته می شود. نیرویی که چشم امید به طبقه نخبه و روشنفکر دوخته است و نخبگانی که با استفاده از جهل مکثر عامه مردم ، روی به "توافق سازی " بر سر مسئله ای واحد آورده اند .

در این راستا افرادی که در راس هرم قدرت هستند مسلماً صاحب تعقل و استدلال می باشند چرا که این کمترین حقی است که می توان برای آنان قائل شد، پس برآنان واجب است که عامه مردم را برای رهایی از این جهل تحت آموزش و هدایت عمومی قرار دهند.

حال این آموزش بسته به شرایط آن جامعه می تواند رنگ و بوی متفاوتی به خود بگیرد : با هجمه به باورهای اجتماعی و انسان دوستانه آنها تحت عنوان حکومت مردم بر مردم ، خود را به عرصه وجود برساند و یا با دست گذاشتن بر مذهب و باورهای دینی مردم آنها را به طرف خواسته حکومت سوق دهد.

نکته قابل توجه این است که در آزمون انتخابات و ظهور دموکراسی ، زمانی می توان از حقایق مطرح شده بالا رهایی یافت که عامه مردم با درک و شناختی حقیقی و نه شناختی سطحی و مقطعی که آن هم توسط نخبگان برای به حرکت در آوردن این خیل عظیم برنامه ریزی شده است ، به پای صندوق های رای بروند.

ای کاش در آستانه انتخابات همانند گله رمیده والتر لیپمن به حرکت در نمی آمدیم که نادانسته و جاهل به دنبال این خیل عظیم در حرکت باشیم.

و باز ای کاش منفعل و بی علاقه، خود را از این انبوه سر گردان جدا نمی کردیم و گوشه عزلت بر نمی گزیدیم.

درست است که گاهی مواقع سکوت کوبنده ترین فریادهاست، اما باز هم می گویم که ای کاش گزینه سومی نیز وجود داشت. و آن انتخاباتی آگاهانه ، با درکی صحیح از امور بود .

 

به دوستان عزیزی که قصد شرکت در انتخابات را دارند پیشنهاد می کنم قبل از برگزاری امتحانات پایان ترم کتاب " کنترل رسانه ها " را مطالعه کنند . شاید که گزینه سوم را آنها بیابند. امید است این بار دمکراسی متفاوت با نظر والتر لیپمن ( دموکراسی تماشاگر) را تجربه کنیم.

 

 

منبع:

چامسکی، نوام. کنترل رسانه ها، مترجم : عبدالرضا شاه محمدی. تهران : فکرت 1381.