ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

سودای پونک

لااقل بهانه ای شد چن تا از هم شاگردیها رو که قراره نبینیمو ببینم. ( و خیلی ها رو که فکر می کردم و دوست داشتم ببینمو ندیدم.) با اینکه با اغتشاش و …. همیشگی به هوای سئوالات سالهای قبل رفته بودم و طبعا چیزی نتونسم بنویسم ولی از تغییراتی که تو سئوالات دیدم خوشحالم. برای یک درس فقط چهار دفه نصف یک کتاب صدو خرده ای صفحه ای را خوندم. و سئوالاتش امسال شبیه ترین سئوالات به سئوالات یک دوره تحقیقاتی بود.که ربطی به او نصف کتاب نداشت. درس روش تحقیق هم چند متری تو مسیری چند کیلومتری به جلو آمده بود و سئوالاتش خیلی حفظی نبود و گرچه هنوز ذهن طراح و استاد محترم درگیر مسایل نمره بچه هاست . برای درس خاص هم هرچی خواستم خودمو قانع کنم که اون دو جلد کتابو بخونم نتونستم. به نظرم ارتباطات یکی از زیر شاخه های مدیریت نبود .وسط جلسه اش هم آلارام موبایل خاموشم زنگ زد و هر چی مراقب و ناظر بود ریختن اونجا و اسم و شمارمو ده بار نوشتن .(در هر صورت فرقی هم نمی کرد.)زبانش تکون نخورده بود چارتا لغت بود که حتما چار نمره داشت و یه متن انگلیسی که تو دو باراگراف آخر موضوع تکستو فهمیدم و یه متن فارسی که همینجوری جمله فارسی رو کلمه به کلمه به انگلیسی برمی گردوندم که تو جمله سوم خوش تیب ترین مراقبی که تا حالا داشتم ورقه مو گرفت. مقاله نویسی اش هم خوب بود دیگه قرار نبود برای انتخا بات و بیکاری راهکار بدیم یه موضوع درباره رسانه بود. سوای این حواشی تنها متنی که می مونه حرکت و دگرگونی مثبتی ای که لا اقل تو بخشی از سئوالات دکترا دیده می شده که بازتاب تغییرات در گروه ارتباطات علوم تحقیقاته که امیدوارم متوقف نشه. و اونجا رو به گروه ارتباطات تبدیل کنه .(می تونین به عناوین تزهای چند فارغ اتحصیل آخرشون نگاه کنین) تو کلاس یکی از اساتیدی که تو دوره ارشد همه مونو شرمنده دانش و وجدانش کرد می گفت اگه می خواین دکتر بشین تو ایران نشین ( فکتش هم لابد خودش و دکترهایی مثل خودش بودن) چون دیگه فرصتی برا جبران نیست و این حرفش وجدانن غلط نبود. در مورد فرا امتحان هم نه ساعت تو یه روز سر جلسه نشستن کار راحتی نیست. برای جلسه بعد از ظهر ذهن و دست خسته تر از شرکت در یک رقابتند. بین دو جلسه هم تقریبا همه رو تو روز تعطیل و برفی دنبال رستوران فرستاده بودند مسئله ای که مثلا میشد با باز گذاشتن سلف تو روز امتحان حل کرد. بی تناسبی وقت هر درس با نوع و تعداد سئوالها هم اونایی که بلد بودنو به شک انداخته بود که نکنه باید کل کتابو اینجا بنویسن.دوستان آزاد منم ظاهرا تجربه خوبی از این دانشگاه ندارن و حداقل ازدانشگاه ما خیلی کم اومده بودن که برای همشون آرزوی موفقیت و قبولی دارم.

ظهور ماهواره - محاق مخاطب

اصول گراترین مجلس ایران دویست و پنجاه میلیون دلار به خرید و پرتاب ماهواره پخش مستقیم برنامه های رادیو تلویزیونی اختصاص داد. این دست و دلبازی که از درک آینده نگرانه وضعیت کشور حاصل شده در حالی اتقاق افتاد که هنوز نگاه سنتی به ماهواره آلترناتیوی جز ظهور ماهواره – افول فرهنگ ندارد. با این وجود نیروی های سنتی و اصول گرای مجلس مجوز چنین هزینه ای را برای در اختیار داشتن ماهواره ای ملی صادر کرده اند. ماهواره ملی ایران حامل حدود سی شبکه استانی سیما  و سی شبکه صدا و هفت شبکه سراسری سیما و شش شبکه برون مرزی و به همین تعداد شبکه صدای ملی خواهد بود. چنین ماهواره ای با رنگین کمانی از ایران در جنگ ماهواره ها و شبکه ها مخاطب عمده ای جز در داخل مرزهای ملی نخواهد داشت . مخاطبی که هنوز به لحاظ حقوقی اجازه دسترسی به ماهواره را ندارد. واقع بینی موجود در زمینه این تصمیم نوید برخوردی به روزتر با فضای جدید ارتباطی جهان و قبول تغییرات ایجاد شده در انقلاب اطلاعات را می دهد.که به صورت ضمنی در این تصمیم نمود یافته است. می توان به الگوی کوهن اعتماد کرد که وقتی تعداد تناقضات یک پارادایم افزایش می یابد. زمان ظهور و پذیرش پارادایم جدید درآن موضوع فرا رسیده است.

جنگ بر دیوار: جبهه متروک

تغییر قانون انتخابات در کشور استفاده نامزدهای انتخاباتی از بوستر های دیواری برای تبلیغ را ممنوع کرده است . این قانون نامزدهای انتخابات و مشاوران تبلیغاتی آنها را با موقعیت تجربه نشده ای مواجه کرده است. این بوسترها سوای کارکرد رسمی که معرفی و اطلاع رسانی از چهره و سوابق و شعارهای نامزدها در فضای عمومی بود کارکرد ها و معانی ضمنی ای به خود گرفته بودند که در خوانش عموم به معنی مسلط و کارکرد اصلی شان تبدیل شده بود. حجم و کیفیت بوسترها و چگالی آنها در حجم شهر نشان از قدرت و کارایی و وضع مالی و تبلوری از شعارها و دیدگاهها اعلام شده و نشده یک گروه و فرد در مورد شکاف اصلی جاری بود. و برکردن دیوارها و سطوح فضاهای عمومی شهر با این اقلام به صورت میزان نمادینی از محبوبیت و توانایی در تصرف افکار عمومی فهمیده می شد. جنگها و صلحهایی که بر دیوارها بین عوامل تبلیغاتی در می گرفت نشان از دوری و ائتلاف و دوستی و دشمنی بین کاندیداها را داشت . تغییر میزان تصرف فضا توسط یک نامزد در محله های مختلف به صورت میزان محبوبیت احتمالی او در آن منطقه فهمیده می شد. تصرف کالبدی فضای عمومی به صورت تصرف فکری فضای عمومی فهمیده می شد ..... هرچند این معانی مثل همه معانی ضمنی دیگر احتمالی و مبهم بودند. ولی معنی عمومی بوسترها را چیزی غیر از اطلاع رسانی کرده بودند. امروز جنگ بر دیوارها بایان یافته اعلام شده است . بدون آنکه محمل این جنگ و تضاد ناگزیر معانی ان از بین رفته باشد. و کارورزان تبلیغات با چالشی خلاقانه مواجه شده اند. که به دنبال نشانه های و نمادهایی تازه برای انتقال این مفاهیم به فضای عمومی و دنبال دالی دیگر برای مدلول تصرف فضا و فکر عمومی باشند.