ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

رسانه ملی

کسی میدونه تلویزیون داره چیکار می کنه؟

جنگ های ارتباطی

اینکه تو این روزای بد که سور بی ربطی و امتناع ارتباطه  بخوای از ارتباط بنویسی محتاج حجم حجیمی از بی حس کننده ها و روان گردانهای مادی و معنویه که از قدیم الایام تو این مرز و بوم به وفور پیدا میشه. ولی تحولات و درگیری هایی که به تبع تحولات حوزه سیاسی و عمومی  تو حوزه ارتباطات صورت گرفته اونقدر مهم و تاثیرگذار بوده که تقریبا جبهه مهمی از درگیری – اگه مهمترین جبهه نباشه- برخوردها تو حوزه ارتباطاته. دولت برای کنترل فضا از تقریبا تمام قدرت خود برای قطع کانالهای ارتباطی اونایی که مخل تصمیات متخذه می دونه استفاده می کنه و طرف مقابل هم به کمک سواد ارتباطی بالای خود در پی ایجاد کانال های جایگزین ارتباطی برای انسجام بخشی به نیرو های در میدان خود و حملات جبرانی است. استفاده خلاقانه از توییتر چنان برای بقیه جالب بوده که این سایت تعمیرات فنی خودشو به وقتی دیگر محول کرد تا از دسترس ایرانیان به عنوان ابزار اطلاع رسانی خارج نشه. حملات اینترنتی به سایتهای خبری اصولگرایان و سعی در هک کردن آنها به پاسخ فیلتر شدن منابع خبری اصلاح طلبان و جنگی که بین سیگنال و پارازیت تو ماهواره در حال انجامه همه مواضع درگیری در جبهه جنگ ارتباطیند. علیرغم کنترل وقدرت بی حد وحصر دولت در ایران بر مبادی ارتباطی  تسلط کامل بر فضای ارتباط امروز وظیفه دشوارتری است. فضای وب با ماهیت غیرمتمرکز خود دولت را در رسیدن به هدفش با سختی مواجه می کند.(مرکز مبارزه با جرایم سازمان یافته سایبری سپاه از وبلاگ نویسها خواسته خودشون مطالب مضر و از وبلاگاشون وردارن) دولت با حذف اس ام اس از میدان همه را متوجه قابلیت سازمان بخشی وماهیت اجتماعی  این کانال کرد.ولی کانالهای آلترناتیو خیلی زود تونستن جای خالی مسیجو نه به اون خوبی پر کنن.به نظر میرسه بعد تموم شدن این قضایا روزای خوبی برای حوزه ارتباطی در پیش نباشه دولت با توان و تعهد بیشتری به کنترل فضا های ارتباطی می پردازه و این حوزه بیشتر از پیش ماهیت فنی و انسانی خودشو به نفع جنبه امنیتی و حاکمتیش از دست خواهد داد.و خوابهایی مثل اینترنت ملی و هاستینگ ملی و هزاران ملی دیگه بستری برای تعبیر پیدا خواهند کرد

کهکشان آشنا

دوستی می گفت یادشون رفته که پدرانمون با ارتباط شفاهی  چیکار تونستن بکنن. عصبانی بود.از این همه قطعی همه عصانین .  همه اون چیزایی که تو این سی سال درست شده که ادما با هر کی در مورد هر چی که دوس دارن صحبت کنن قطع شد.همه شبکه های اجتماعی  سایتهای خبری و حتی واسه یکی دو روز کل سرویس موبایل قطع شد و هنوز اس ام اس قطعه. یکجور هل دادن مردم به کهکشان شفاهیه.که ریپورتر نوشته. الویت دولت کنترل فضاست.و هر کاری برای این کار مجازه. من فقط به تبعاتش فکر می کنم. وقتی مردم  وسایلی رو که ظاهرا مال ایناست و  اینجوری تق و لق می بینن چیکار می کنن . تو چنین محیط نا پایداری که مهمترین خاصیتش پیش بینی ناپذیری است مردم مجبورن  کانالها مختلف ارتباطی از سطوح مختلف و دارای ناهمزمانی هم هستن حفظ کنن. مثل اون بخاریای نفتی که پارسال لازم شد. تو ی اکولوژی در توالی یک اکوسیستم  بی نظمی و فاکتورهای نامنظم که قابلیت پیش بینی و دوره زمانی ندارن موجب جلوگیری از افزایش بهره وری و تنوع در زنجیره های انرژی و رسیدن اکوسیستم به کلیماکس و مرحله نهایی رشد خود می شن. تو اکوسیستم ارتباطی ایرانیان هم دولت ظاهرا به دلایلی مجبور به انجام چنین کار ویژه ای است.

ایران ای سرای امید

اس ام اس قطعه . موبایل قطعه. ماهواره قطعه.اینترنت قطعه .خیابان قطعه . ارتباط قطعه.زندگی....

اخلاق ارتباطات

انتخابات تقریبا تموم شده.و ما یک رییس جمهور داریم که با اکثریت قابل توجهی انتخاب شده است. فضای انتخاباتی این دوره در تمام انتخابات قبلی حتی در قیاس با دوم خرداد بی سابقه بود. رقایت شدید نامزدها و طرفدارانشان در خیابان و با انواع تمهیدات ارتباطی و تبلیغی و استفاده از فضای انتخاباتی به مثابه شکاف و درز بین دو تکه قدرت که مانند بدن بیرون زده از لباس منبع لذت بود .سطح رواداری و مدارای مردم. ابتکارات آنان از استفاده از رسانه های خحرد برای غلبه یا به چالش کشیدن رسانه های بزرگ و و جنگ نشانه شناختی با تفاسیری که سعی داشتند خود را رسمی و هژمونیک جلوه دهند. همه در این فضا به بهترین وجهی عمق رشد و خلاقیت مردم رو میزان سواد ارتباطی آنها را نشان داد. در مقابل این صحنه های زیبا نمی توان به دولت به خاطر رفتار بدوی و کم ظرفیتی ای مزمنی که از خود بروز داد نمره قابل توجهی در نظر گرفت این رفتار از فیلترینگ فیس بوک و بازگشایی آن شروع  شد و در یک روز مانده به رای گیری در اقدامی غیر قانونی و با تجاوز به حقوق مصرف کنندگان که به صورت قطع شبکه اس ام اس در کشور و محدود سازی سایتهای اطلاع رسانی رقبا صورت گرفت. عقب ماندگی شدید خود در اخلاق ارتباطی را نشان داد. این کمپین انتخاباتی پیشرفت بزرگی برای علم ارتباطات ایران در جدی گرفته شدن و وارد شدن به بازی سازی های قدرت بود که با دست برداشتن هر دو طرف از ادعا های سیاه و سفیدی و حق و باطلی فضا را برای تکنیکهای اینجایی و روشهای آزموده علمی در جلب و نگه دارر افکار عمومی باز کرد. فقط می شود امیدوار بود که تکرار این بازی و وجود قاعده وقانونی برای آن دولت را هم به پذیرفت اصول وقواعد آن متقاعد کند.

ذهن و زبان

 

  

 

نمیشه گفت تحلیل محتوا یه جور گفتمان شناسی و تحلیل مکالمه سر دستی که راست و دروغش گردن ورد.شمارش از روی متن ایرنا   انجام شده. 

موسوی

احمدی نژاد

کلمه

7

28

ملت

34

33

مردم

1

جامعه

3

6

نظام

36

55

دولت

38

23

قانون

5

12

برنامه

0

5

دشمن

0

4

ضد

5

8

انقلاب

3

5

قدرت

2

2

تصمیم

6

1

مدیریت

9

0

جهان

0

2

آزادی

0

0

عدالت

5

2

خدا

 

نا مناظره

یه ساعت نمیشه که اولین مناظره از مناظره های انتخاباتی تموم شد. فضای سرد برنامه و بی سر و سامانی اون باعث شده با همه خوبیایی که برنامه داشت. اونی نباشه که فکر می کردیم .مناظزه ها برای رای دهتدگان میانه که وابستگی فکری و فرهنگی با حزب فرد یا گروه مشخصی ندارن مهمندو مناظره بهترین روش اقناع دو طرفه است. ولی در برنامه ای که احرا شد. خنثی بودن رضا پورحسین و عدم تقابل و رقابت بین دو نفر باعث شد که دو نامزد رغبتی به اتخاذ راهبرد تهاجمی نداشته باشند. شبیه مسابقه رده بندی ای بود که بحاطر تکمیل جدول مسابقات اجتناب ناپذیره.حجب و حیا و تعارفات حاکم بر ارتباطات ایرانی آنچنان که اسماعیل میرفخرایی تقدیسش می کنه باعث شد پرده تعارف دریده نشه. برای ما الگوی چالش تلویزیونی نوده که دست رو نقطه تماس گذاشته و با آگراندیسمان کردنش قضاوتو واسه بیننده راحت می کنه. با این الگو این برنامه به هدفش نرسید. و دلیل اصلی اونو میشه در مشخص نبودن نقطه مناقشه بین دو نفر و به صورت کلی تر مشخص نبودن دستور کار انتخاباته. و هر کس راچع هر موضوعی که دوست داشت صحبت کرد.و مجری وظیفه ای جز تنظیم زمان برای خود قایل نبود.سوای مسایل محتوایی میزانسن برنامه هم برای یک گفت و گو و مفاهمه تنظیم شده بود نه تقابل. به نظرم برنامه های بعدی و میان رقبای اصلی به لحاظ اهمیتی که برداشت مخاطبان از یرنده مناظره داره علیرغم مجری و دکور  رو نقاط تماس متمرکز بشه چون مطابق الگوی ایرانی ارتباط وقتی احتمال منفعتی باشه  هیچ اصلی ناگزیر نیست.  

پ ن: چقد بده که هیچ اصلی ناگزیر نباشه.الان مناظره دوم تمام شد و همونجوری شد که فکر می کردم. نمره مناظره دو طرفو نمی دونم ولی نمره اخلاق یه طرف صفر بود

دولت یار

جمعه شب اولین فیلم مستند تبلیغاتی محمود احمدی نژاد از شبکه اول پخش شد. کیت سلبی در راهنمای بررسی تلویزیون پنح محور را برای تحلبل هر  متن که به شکل تلویزیونی پخش می شود مشخص کرده است.که با وحود درهم تندیدگی این محورها و تاثیرات متقابل می توان اهمیت شاخص مخاطب و روایت را در این مورد بیشتر دانست. می توان گامی فراتر رفت و محور روایت(آنچه گفته می شود) را متاثر از مخاطبی که برای فیلم در نظر گرفته شده دانست.مردمی که در فیلم به عنوان مشمولان مهر و عدالت و مخاطب دولت نشان داده شدند. از طبقات کم درآمدتر اقتصادی و در شهرهای کوچک و مناطق حاشیه ای بودند. که ممنون و  ذوقزده از دیدت رییس جمهور بودند. و تنهاافرادی که می توانستند طبقات شهری تر و مدرنتر جامعه ایران را در این فیلم نمایندگی کنند. ایرانیانی بودند که در ایران نبودند.نحوه خطاب فیلم اکثرا عاطفی بود . که از نظر سازندگان فیلم احتمالا با مخاطب هدف فیلم  متناسب است. چنین روایت و مخاطبی در کنار میزانسن و صحنه آرایی و دکوپاژ فیلم نشان از تصمیم تیم تبلیغاتی رییس جمهور برای عدم سعی برای اقناع رای دهندگان تحصیل کرده شهری و مدرنتر است. به نظر می رسد چنین استراتژی ای با توجه به فضای دو قطبی موجود بین موافقان و مخالفان احمدی نژاد در جامعه راهبرد اشتباهی نباشد. که سعی در حفظ آنانی داشته باشد که این دوره برایشان دولت یار بود نه قصه غصه 

فیس بوک : جایی که بود

 

 اینجور چیزا که اشتباه نمیشه. نوشته اگه به نظرتون اشتباهی رخ داده به این آدرس ایمیل کنید.فکر نکنم کسی از اون هزاران نفری که روزی یکی دوبار به فیس بک سر می زدند.اینکارو کرده باشد .کسی باید بهشون بگه  که خواهر برادر پدر اینجا  داشتم با دوستم  برادرم  همکلاسم همزمانم و هزاران همی که درست میشد و از بین میرفت  سر مزخرفترین چیزای دنیا که به هیچ آدم عاقلی مربوط نمیشه گفت و گو می کردیم.چند روز قبل مایکروسافت لایو مسنجرو واسه ایرانیا بست. گفتن از دشمن غیر دشمنی که انتظاری نیست. داشت باورمون می شد که این خانه هست و  دوست و دشمن خرابش نمی کنن .و امروز فقط یکی به اون هزارهایی که بودند و نیستند اضافه شده . تقصیر خودمون بود که فکر  کردیم اونجا خصوصیه و کسی نمی بینه که به کی میخوای رای بدی . تقصیر خودمونه که کمتر دروغ گفتیم. تقصیر خودمونه که زود جو گیر میشیم و یادمون میره  ما کی هستیم و اینجا کجاست. و فیلتر دست کیه . تو صحنه ای از فیلم رگبار فنی زاده در محل قرارشون با پروانه معصومی بهش می گه که چقد خوبه که ما اینجا تنهاییم و اونا تنها نبودند. 

پ.ن: ظاهرا کسی از اون چند هزار نفر به اون آدرس ایمیل زد و اونام نگاه کردن دیدن  اشتباه شده و فیس بوک رفع فیلتر شد.