ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

در ستایش پایان

 دوشنبه بعد از مدتها که به دانشکده رفته بودم دفاع یکی از همکلاسیها بود که تا جایی که من می دونستم خیلی برای کارش زحمت کشیده بود خیلی بیشتر از آن چیزی که برای اونجا کافیه. موضوع پایان نامه در مورد توجه به سواد رسانه ای در برنامه های صدا و سیما بود  که به صورت پیمایشی کار شده بود که با نمره خیلی عالی  مورد قبول قرار گرفت و از تحصیل فارغ شد.محمد احمدی می گفت تقریبا همه خانمهایی که همکلاسمان بودند دفاع کردند و غیر از یک نفر هیچ کدوم از ما (غیر خانم ها)دفا نکردیم. و بعد از این هم اگه دفا کنیم چون سقف تحصیلیمونو پر کردیم زیر مدرکمون سنوات می زنن. نمی دونم معنیش چیه ولی روزی که یه پایان نامه دفاع شده بی یا با سنوات کنارم باشه  احتمالا رنگ روزها ببیشتر می شه.

داستان بی پایان

چند روز قبل مرتضی میرباقری در کنفرانسی خبری از تغییرات ساختاری در معاونت سیمای سازمان صداو سیما خبر داد که بر مبنای آن به جای چند شبکه  عمومی موازی شبکه یک به مخاطب بزرگسال شبکه دو به کودکان و شبکه سه به جوانان اختصاص می یابد. آنچنان که مک کوئیل در مخاطب شناسی اش می گوید می توان برای یک سازمان پخش دو نوع برخورد با مخاطب را قائل شد. سیستمهای مبتنی بر تنوع داخلی  که در آن رسانه مخاطبان ناهمگن از نظر اجتماعی را با محتوای ناهمگن و متنوع خود جذب می کند بدون آنکه خود رسانه جهت گیری سیاسی و اجتماعی مشخصی داشته باشد. سیستم مبتنی بر تنوع خارجی که در آن رسانه با ذهنیتی مشخص برای گروه اجتماعی مشخصی برنامه پخش می کند. شکاف اجتماعی که بر مبنای آن مخاطبان تقسیم بندی می شوند معمولا مبتنی بر تفاوتهای سیاسی و مذهبی و فرهنگی و سبک زندگی های موجود در جامعه است. آنچه معاون سیمای سازمان صدا و سیما اعلام کرده حرکت شبکه ها از مدل تنوع داخلی به تنوع خارجی است. که تقسم بندی مخاطبان در آن بر مبنای مهمترین شکاف مشروعی که سازمان تشخیص داده- سن - انجام گرفته است. این تغییر هر چند ظاهرا مبین افزایش حق انتحاب و تنوع برنامه ها برای مخاطبان است. ولی در عمل موجب از بین رفتن اندک تفاوت موجود در سلیقه ها و ترجیحات و اولویتها برنامه سازی و پخش در حوزه های مشابه خواهد بود. و در نهایت موجب کاهش تنوع محتوی رسانه ای و کنترل متمرکزتر برنامه های تولیدی در یک حوزه برای مخاطب خواهد بود.که به نظر نمی رسد تنگ گرفتن زمین برای مخاطبان در زیر آسمانی باز گره ای از مشکلات میرباقری باز کند. 

کتاب تازه: رسانه ها و بازنمایی

کتابهای اخیر دکتر مهدی زاده که تحقیق هایی کم حجم در حوزه های نظری ارتباطات هستند گام هایی موثر در جهت بومی کردن نظریه های ارتباطی محسوب می شوند که کتاب اخیر در یکی از حساسترین موضوعات ارتباطی و معیادگاه قدرت رسانه و واقعیت نوشته شده است.
دکتر مهدی زاده در این مورد گفته اند: رسانه‌ها بر شناخت و درک عموم از جهان تأثیر می‌گذارند، به این معنا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان بستگی به محتوایی دارد که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند؛ زیرا رسانه‌ها واسطه و میانجیِ بینِ آگاهی‌های فردی و ساختارهای گسترده‌تر اجتماعی و سازنده معنا هستند. رسانه‌ها همچون آینه برای انعکاس واقعیت عمل نمی‌کنند، بلکه بر ساختِ اجتماعی واقعیت تأثیر می‌گذارند. بر این اساس، بازنمایی، ساختِ رسانه‌ایِ واقعیت است. بازنمایی نه انعکاس و بازتاب معنای پدیده‌ها در جهان خارج، که تولید و ساخت معنا براساس چارچوب‌های مفهومی و گفتمانی است. لذا، بازنمایی رسانه‌ای معناسازیِ خنثی و بی‌طرف نیست، چراکه هرگونه بازنمایی ریشه در گفتمان و ایدئولوژی‌ای دارد که از آن منظر بازنمایی صورت به عبارتی، واقعیت براساس بازنمایی‌های رسانه‌ای شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود. هیچ امر فرازبانی، فراگفتمانی و فراتاریخی وجود ندارد که به نحو عینی و شفاف انعکاس یابد؛ بلکه هرگونه فهم و شناختی از واقعیت، امری است که در زبان و گفتمان ساخته می‌شود. معنا نه اکتشافی طبیعی، که برساخته‌ای اجتماعی است. معانی و بازنماییِ رسانه‌ای اگرچه برساخته‌ای اجتماعی و فرهنگی است، اما ایدئولوژی و گفتمان سعی می‌کند آن معانی و بازنمایی را امری ”طبیعی“ و فراگفتمانی و فرازبانی جلوه دهد. به عبارتی، یکی از استراتژی‌هایی که در ایدئولوژی و گفتمان به‌کار گرفته می‌شود تا در قالب عقل سلیم درآید، ”طبیعی‌سازی“ است.

ادامه مطلب ...