ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

این لیست بلند بالا را از گوشه چشم هم که گذرونده باشین مطمئن شدین که تا همین حالاش مشمول چند بند از این عناوین مجرمانه شدین . نه مثلا نقد کردنش فایده ای داره نه دوره روره نقده . فقط این جمله از مقدمه رو ببینین که رسما به همه اعلام می کنه که هاست ایرانی رو بذارن کنار لااقل خارجیا این ای میلو ندارن که هر چی آپ کردی شبش به دادستان خبر بدن.

(( همچنین کلیه ارائه دهندگان خدمات دسترسی و میزبانی نیز مکلف خواهند بود چنانچه با یکی از مصادیق مصرحه در این فهرست مواجه شدند ، بلافاصله مراتب را به دبیرخانه مستقر در دادستانی کل کشور از طریق سایت دادستانی به آدرس www.dadsetani.ir یا آدرس الکترونیکی dadsetani@dadsetani.ir  اعلام نمایند.))

تحولات راهبردی

در راستای تحولات راهبردی در مدیریت صداوسیما در دوره دوم ریاست مهندس عزت الله ضرغامی درج نام کوچک گویندگان مجری زن در سیمای جمهوری اسلامی متوقف شد......

بیر بو گجه اکبر دی سنه یار سکینه....

به اویی که جنگل را بهانه مرگ درخت ندانست

برداشت آسمان را چون کاسه ای کبود

و صبح سرخ را لاجرعه سرکشید

آنگاه خورشید در تمام وجودش طلوع کرد.

زیبایی شناسی استیگما: تولد یک سوژه

واکنش هواداران جنبش سبز در فضای مجازی به عکسهایی که پس از دستگیری یکی از دانشجویان با لباس زنانه منتشر شدند.نمونه جالبی از هم آمیختگی و  قابلیتهای فضای مجازی برای بروز تغییرات هویتی افراد در فضای غیر مجازی است. عکس های چادری توکلی با هدف تحقیر و حیثیت زدایی از هواداران و فعالان دانشجویی سبزها با استفاده از کلیشه مرد زن پوش منتشر شد. کلیشه ای که به صورت استیگمایی غیر قابل جبران در فرهنگ سنتی  مورد پذیرش عمومی است. داغ ننگی که ناشی از مصالحه و معامله صفات و هاله مردانه  - که ارزشی غیر قابل معامله دارد - با هر چیز دیگر از جان و مال تا آبرو ست.نوع واکنش ها به چنین استیگمای ریشه داری که منبعث از ایدئولوژی مردسالاری است در فضای مجازی نشاندهنده فرا رسیدن لحظه ای خاص در فرایند تغییرات هویتی بخشی از مردان ایرانی است. انتخاب عمومی این راهبرد در مقابل راهبرد های بدیلی چون زیر سئوال بردن اصالت عکسها یا توجیه آنها ناشی از ضعف و ناتوانی نظمی است که کلیشه و استیگمای مرد زن پوش خود را حافظ آن می داند. .تببین چرایی انتخاب عمومی این راهبرد را می توان در شرح استوارت هال از تغییر تمایل رنگین پوستان  برای توصیف خود به عنوان سیاهپوست در مقاله هویت های جدید و قدیم به نوعی مشاهده کرد:


واژه سیاهپوست را اولین‏بار در پی به راه افتادن جنبش حقوق مدنی شنیدم، در پیِ استعمارزدایی و منازعات ملی. سیاهپوست در لحظه تاریخی خاصی در مقام نوعی مقوله سیاسی خلق شد. این واژه به عنوان پیامد منازعات نمادین (symbolic)و ایدئولوژیک ساخته شد. ما [ سیاهپوستانِ مدافع حقوق مدنی‏مان [می‏گفتیم: «شما پنج، شش، هفت قرن صرف کردید تا نمادپردازی‏ای را شرح و تفصیل دهید که از طریق آن سیاهپوست عاملی منفی باشد. حالا من اصطلاح دیگری نمی‏خواهم. من همان اصطلاح را می‏خواهم، همان اصطلاحِ منفی را، این همان چیزی است که می‏خواهم. من بخشی از آن عمل را می‏خواهم. من می‏خواهم شیوه‏ای را از میان بردارم که بدان طریق این اصطلاح به گفتار مذهبی، به گفتار قوم‏نگارانه، به گفتار ادبی و به گفتار بصری پیوند خورده است. من می‏خواهم این اصطلاح را از مفصل‏بندی و پیوندش برکنم و به شیوه‏ای جدید از نو پیوندهایی برقرار کنم.» دقیقاً در همان منازعه است که تغییر آگاهی (consciousness) ، تغییر تصدیقِ نفس (self-recognition) ، فرآیند جدید هویت‏یابی، و ظاهر شدن سوژه‏ای نو وجود دارد، سوژه‏ای که همواره آنجا بوده است، اما به لحاظ تاریخی [ اکنون ] در کار ظاهر شدن است.


چنین راهبردی- که در اعتراضات سال ۸۵ آذربایجانی ها به کارتون های روزنامه ایران با اصرار بر تورک نامیدن خود (نه عناوین عموما مودبانه تر فرض شده  آذری و آذری زبان و ...) نیز دیده شده بود.- آن چنان که هال می گوید به صورتی آگاهانه و ناآگاهانه با هدف منفجر کردن آن گفتمانی اتخاذ می شود که  این استیگما ها و کلیشه ها و سلسله مراتب قدرت و ارزش مستتر در  آنها را تولید و پشتیبانی می کند. منفجر کردن این آستیگما در داخل بافت گفتمانی خود در فضای مجازی را می توان به مثابه اعلام تولد سوژه  جدیدی برای مرد ایرانی دانست. تولدی که انجام کم هزینه آن تنها در سایه قابلیتهای فضای مجازی  برای گذار  آسان از مرزهای هویتی و جنسیتی میسر شده است.

پنج فرمان: پیشنهادهایی برای انتخاب نام وبلاگ

۱- سعی کنید نام وبلاگتان با دامنه آن یکی باشد.

۲-اسمی  انتخاب  کنید  که تلفظ راحت و ساده ای داشته باشد.

۳- از نامهایی استفاده کنید که در یادماندنی باشند.

۴- از نام و عبارتی استفاده کنید که ارتباطی به آن جه در وبلاگ تان انجام میدهید داشته باشد.

۵- از اسامی استفاده کنید که در شبکه های اجتماعی برایتان در دسترس باشد.

 این پنج پیشنهاد جی نت برای انتخاب نام وبلاگه که مثل هر کلیشه دیگه ای در نبود خلاقیت جلوی سقوط و شکست رو می گیره.

شبکه خبر:بی بی سی یا بیست و سی

این گفت و گو با زابلی زاده مدیر شبکه خبر در یازدهمین سال تاسیسش را که خوانده باشید.تعجبی از بی خاصیتی شبکه اش نخواهید داشت.دانشجوی دکترای ارتباطات علامه گفته اند که چهار استاد ارتباطات هم نگفته اند هر آنچه اتفاق افتاده باید پوشش داده شود. و اوج کار خبری شبکه در قضایای اخیر را شکافتن بحث آن دختر دانسته اند.گفته اند  که بی بی سی فارسی نه خبری است و نه رقیب ما و  تازه از اصول یونسکو هم تحطی کرده و حیثیت بی بی سی رو به باد داده و مهمترین رقیب شبکه را بیست و سی دانسته اند.

چنین نگاه و بیان مغرورانه و خودمدارانه ای از فضا و محیط کار شبکه خبر در ایران حاصلی جز بازتولید ناکارامدی و بی خاصیتی شبکه خبر  نخواهد داشت. بی بی سی فارسی علیرغم میل مدیر محترم فضای خبر تلویزیونی در ایران را لااقل برای بخش های شهری و تحصیل کرده مخاطبان تلویزیونی دگرگون کرد. رعایت استانداردهای حرفه ای بی بی سی و وقوع حوادث انتخابات به مثابه فرصتی طلایی برای این شبکه در جهت تثبیت موقعیت خود بود. کسب دو  جایزه معتبر در بین شبکه های خبری و ارجاعات متعدد به نقش و تاثیر این شبکه در وقایع بعد از انتخابات از تحلیل های محافل دانشگاهی گرفته تا ادعانامه دادستان اگرچه بی تاثیر از اهداف سیاسی نبود ولی بازگو کننده میزان موفقیت و عمق نفوذ این شبکه در میان مخاطبان ایرانی است. نفوذ و موفقیتی که اندازگیری آن شاخص شکست سیاست های خبری صداوسیما به صورت عام و شبکه خبر آقای زابلی زاده است. این عمق از تاثیرگذاری برای بی بی سی فارسی علیرغم سعی  کارامد دولت فراگیر و  همه جا حاضر ایران برای قطع ارتباط و اختلال در  تمامی مراحل ارتباط بی بی سی فارسی و مخاطبان و وقایع تحت پوشش آن به دست آمده است.اصولا رقابت بین شبکه های پخش ماهواره ای با شبکه های پخش زمینی جز در بسترهایی که شبکه های پخش زمینی  گرفتار ناکارامدی و کژبینی های سیستماتیکی هستند قابل تصور نیست. آقای زابلی زاده می توانند دلشان را به رعایت چهار استاد ارتباطات و اصول یونسکو  خوش کنند و نگران فرسایش اعتبار بی بی سی باشند اما تغییر  روز افزون منبع خبری و مرجع تحلیلی مخاطبان شهری از شبکه های داخلی به شبکه هایی که  نهایتا  رسانه هایی وابسته به دولت و ملتی با منافع ملی و دیدگاه های ارزشی متفاوتی از ایران هستند اتفاقی است که دیدنش  حتی از پس راهروهای امن بوروکراتیک و فیلترهای ایدئولوژیک جام جم هم چندان مشکل نیست که بزرگترین رقیب و هدف شبکه  رسیدن به سطح  نفوذ و مقبولیت بیست و سی تعریف شود.

روز جهانی تلویزیون


بیست و یک نوامبر از ۱۹۹۸ به ابتکار دبیرکل سازمان ملل روز جهانی تلویزیون است.هدف از این نامگذاری ترغیب دولتها و تلویزیون ها به برنامه سازی و تبادل برنامه در زمینه های صلح و توسعه و فرهنگ بوده است. بهانه ای است برای هر تلویزیون که یک سال خود را با این معیارها بسنجد. قضاوت در مورد تلویزیون ما با چنین معیارهایی به دلیل محدودیتهای کمتری که برای دست اندکاران آن در این زمینه ها وجود دارد منصفانه تر است. این که در یکسال گذشته چقدر تلویزیون به گسترش صلح کاهش شکاف ها و گسست ها در ایران و جهان کمک کرده چقدر در جنگ فیل ها نگاهش به چمنی بوده که لگدمال می شده .چقدر به فرهنگ به مثابه معنای مختاری که افراد برای زندگی شان انتخاب کرده اند پرداخته شده است. چقدر همراه و همگام کودکان و جوانان بوده و چقدر همزبان دورترین پیرزنی بوده که در پشت کوهی خواسته تنهایی خود را با تلویزیون تقسیم کند. همه و همه سئوال هایی است که تلویزیون در چنین روزی باید به انها جواب دهد. سوای برنامه های پنج ساله و ده ساله و راهبردها و برنامه ها چقدر می شود با تلویزیون ما زندگی کرد . چقدر  تلویزیون سیمای زندگی ماست؟


شبکه های اجتماعی فرصت ها و تهدیدها

شبکه های اجتماعی، فضاهایی هستند که در دنیای مجازی، برای ارتباط میان افراد مختلف، با سطوح مختلف دسترسی، همانند فضاهای واقعی، به وجود می آیند. ایجاد ارتباطات جمعی و میان فردی، تشکیل اجتماعات مجازی، اطلاع رسانی، تبادل اطلاعات و نظرات از شناخته شده ترین کارکردهای این فضاها هستند.......

برگزاری جشنواره سراسری وبلاگ نویسی " حماسه نگاران بسیج و انقلاب اسلامی

ثبت نام اینترنتی دوره آموزشی کوتاه مدت تربیت مجاهد مجازی

بسیجیان باید در فضاهای مجازی حضوری فعال داشته باشند

باید لشگرمان را در عرصه فناوری اطلاعات آماده کنیم

نشست  شبکه‌های اجتماعی، فرصت‌ها و تهدیدها

معترضین انتخابات ایران برنده جایزه وبی شدند

سمینار ایران یک انقلاب توئیتری

تربیت افسران ارشد اینترنتى براى مقابله با دشمنان

ایجاد ۱۰۰ وبلاگ در یک روز توسط بسیجیان زاهدانی

شبکه وبلاگی بسیجیان ۵ دانشگاه مشهد تشکیل می شود

عضویت در فیس‌بوک مانع خروج از کشور نیست

بزرگداشت هشت ماه نبرد سایبری

ضرغامی:ماموریت غیرممکن۲

کی ضرغامی رو دوست داره؟متن حکم که منتشر شد بازتاب گلایه ها و انتظارات رهبری که  صریحترین و بی پیرایه ترین بیانش را در جواب محمود وحیدنیا پیدا کرده بود توش دیده می شد. ضرغامی و صداو سیما قبل از این اعتماد مشروط  هدف انبوه اعتراضات شدیدتر از سوی معترضین و گروههای سیاسی بودند.ظاهرا این روزها هیچ کس ضرغامی و سازمانش را دوست ندارد .سال ششم ضرغامی سال سختی است  که اثری از آن خوشبینی اولیه برای تغییر در رویه های صداوسیما که با رفتن لاریجانی به وجود آمده بود باقی نمانده است.انتظار اصلی دولت از صدا و سیما قدرت تاثیر و نفوذ است هر چه گسترده تر و هر چه بیشتر.قدرت یک رسانه به صورت پایدار تولیدی داخل سازمانی نیست.رسانه های جمعی برای نفوذ و تاثیر باید رسانه ای برای جمع باشند و هر چه این جمع جمعتر باشد آن رسانه هم رسانه تر خواهد بود .بدون قضاوت ارزشی یک رسانه جمعی در جوامعی که دارای همگنی فرهنگی بالایی هستند قدرت بیشتری دارد تا جوامع متنوع و دارای تکثر فرهنگی و ارزشی. رسانه ها نهادهای ضعیفی هستند که مجبورند مشروعیت اقتدار و مقبولیت خود را از بیرون نهاد رسانه تامین کنند و معمولا چنین  کاری را با گسترش پایگاه و قدرت اجتماعی رسانه انجام می دهند. هرچه پایگاه اجتماعی و طبقه فرهنگی  یک رسانه قوی تر و بزرگتر باشد آن رسانه دارای قدرت و نفوذ بیشتری خواهد بود. قدرت رسانه تنها بازتاب قدرت طبقه فرهنگی و ارزشی یک رسانه است و چیزی نیست که به صورت ابزاری و تکنیکی در دراز مدت قابل تولید و ماندگاری باشد. حال در جوامعی که دارای چندگانگی های ارزشی و فرهنگی شدید و عمیق بوده  و این ارزشها در تقابل و نبرد  فرهنگی و اجتماعی و سیاسی هستند و شکاف های ارزشی آن به عمقهای غیر قابل عبوری رسیده اند امکان تصور رسانه ای بر فراز  جامعه که بر این شکاف ها پل بزند دشوار به نظر می رسد. هر رسانه ای تنها بخشی از این نزاع فرهنگی و اجتماعی است و تنها می تواند بر پایه یکی از این نگرشهای ارزشی به تولید بپردازد.و هیج رسانه متمرکز و واحدی نمی تواند در یک زمان در هر دو جبهه بجنگد. و حضور آگاهانه اش در سمت دیگر شکاف تنها می تواند تاکتیکی و ابزاری باشد. ماموریت ضرغامی برای تغییری در جهت کارا و فراگیر کردن نفوذ و قدرت  صدا و سیما تا وقتی که عزم و اراده ای برای حل و کاهش شکاف های فرهنگی و اجتماعی موجود و فعال در جامعه و از بین بردن تقابل ها وجود ندارد ماموریتی غیرممکن باقی خواهد ماند .و نوشداروی ضعف این رسانه جایی است که دستان ضرغامی از آن کوتاه است.