ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

دادگاه به مثابه ارتباط آیینی

  پوشش گسترده تلویزیونی محاکمه متهمان وقایع پس از انتخابات موجب تبدیل آن به پدیده ای شده که اهداف و کارکردهای ارتباطی و رسانه ای آن از جنبه قضایی و حقوقی اش مهمتر است.تبیین این پدیده به مثابه کنشی ارتباطی و درک اهداف و کارکردهای مورد نظر این برنامه تلویزیونی مستلزم فهم دیدگاه های ممکن نسبت به امر رسانه ای است.این دیدگاه  ها را می توان در سه پارادیایم کلی قرار داد که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه نقشه راه ارتباط گران و سازمان های ارتباطی و دید آنها را نسبت به هدف روش و مشکلات کنش رسانه ای تعیین می کند.

رایج ترین انگاره ارتباطاتی تلقی آن به مثابه انتقال پبام است که به مکتب انتقال یا فرایندی معروف است. پدیده های ارتباطی در نظریه هایی که در  ذیل این انگاره صورتبندی شده اند. مطابق با این الگوی کلی هستند که الف پیام ایکس را با هدف ایجاد تغییر مشهود وای به ب می فرستد. و بازخورد زد را که نشان دهنده میزان تاثیر پیام بر ب است را می گیرد . تفاوت بین تغییر مورد نظر و تغییر به عمل آمده به نویز نسبت داده می شود.ارتباط کامل ارتباطی بدون نویز است.که در آن تغییر مشهود همان تغییر مطلوب است. پارادایم دوم انگاره نشانه شناختی ارتباطات است. که در آن پدیده های ارتباطی تبادل دالهایی ست که در مبادله افراد معنی دار می شوند.و با توجه به زمینه های متنی و اجتماعی مخاطبان معانی متفاوتی به آنها نسبت داده می شود.و تمامی درکها از کنش ارتباطی دارای اعتبار است.پارادایم کمتر رایج از ارتباطات درک کنش های ارتباطی به مثابه عملی آیینی است.آیین فعالیتی است که موجب گذار و انتقال آدمی و تحول در زندگی روزمره می شود.در این انگاره ارتباط گر به دنبال توزیع پیام در مکان و فضا نیست . بلکه می خواهد جامعه را در زمان نگه دارد. هدف نه انتقال و تقسیم اطلاعات که بازنمایی آن چیزی است که عقاید مشترک فرض می شود .در این دیدگاه مهمترین کارکرد ارتباطات ساختن و پرداختن و حفاظت از یک منظومه ارزشی و معنادار است.منظومه ای که زمینه کنش های انسانی است و کردارهای افراد را کنترل می کند. یک کنش ارتباطی موفق باید یک نظم نمادین خلق کند که محصول آن نه افزایش اطلاع که شهادت دادن  مشارکت کنندگان است. مخاطب در این انگاره نه مقصد پیام و نه خواننده که از  مشارکت کنندهای است که از جایگاه خاصی امکان ورود به آیین برایش در نظر گرفته شده است.و جزیی از آن می شود.مخاطب تماشاگر نمایشی از  نیرو های متعارض است که در آن بخشی از زندگی مخاطب ساخته می شود.

با این مقدمه و برای تعیین تناسب هر کدام از این دیدگاه ها برای تبیین برنامه تلویزیونی دادگاه باید به نحوه برگزاری آن توجه کرد.اصولا رویکرد نشانه شناختی به دلیل تمایلات دموکراتیک و مخاطب محوری خود نمی تواند مبنای طرحریزی یک برنامه با هدفی ایدئولوژیک باشد. وجود تناقضات و بی علاقگی مشهود طراحان و مجریان برای از بین بردن آنچه امکان نویز در فرایند ارتباط  و تاثیر نامیده می شود موجب می شود که امکان طراحی این برنامه رسانه ای بر مبنای دیدگاه فرایندی کمتر باشد. (نمونه برنامه ای که بر مبنای این دیدگاه طراحی شده بود دادگاه کرباسچی بود که سعی تامی برای طبیعی نشان دادن وقایع داشت. )حضور متهمان با چهره های خسته در لباس زندان و کیفرخواستی که چندان مقید به اصول و ضوابط حقوقی نیست عدم رعایت هر آنچه آیین دادرسی سیاسی و کیفری است نشان می دهد که هدف برنامه چیزی نیست که با انگاره انتقالی از ارتباطات به خوبی قابل تبیین باشد.یعنی هدف اقناع مخاطبان در گناهکار گمراه و مستوجب تنبیه بودن متهمان نیست. در مقابل به نحو بسیار گسترده شکل طراحی و اجرای دادگاه با انگاره آیینی از ارتباطات سازگار است. برنامه به صورت کنشی آیینی طراحی شده است. که راههای مشخصی برای مشارکت بینندگان در برنامه در نظر گرفته است. آیین همیشه نمایش است و در این مراسم دو جایگاه مشارکت  در برنامه برای مخاطب قابل تشخیص است. که متناسب با شکاف سیاسی و اجتماعی موجود است. جایگاه متهم کوفته درهم شکسته مغشوش بی منطق و  پشیمان فریب خورده که خواهان پذیرش دوباره در منظومه است. و جایگاه دادستان انقلابی معقول با منطق بی انحراف  از صراط مستقیم که از موضع سیاسی مشخصی یه قلع و قمع متهمان خودویرانگر می پردازد .شرکت در این مراسم رسانه ای از هر کدام از این دو موضع باشد نتیجه آن تحول زندگی روزمره شرکت کنندگان است نفس مراسم منتزع از شیوه اجرا اهمیت دارد. و نتیجه مراسم  بی ارتباط به امکانات و نحوه برگزاری آن است.هدف برنامه نه  اقناع و تغییر نگرش افراد و مخاطبان که نگه داشتن جامعه در زمان است. ازدادگاه به مثابه مراسمی آیینی برای پاکسازی روحی و روانی مخاطبان استفاده می شود.و  نهایت آن اعلام بازگشت جامعه به منظومه ارزشی و فکری مورد نظر  برای کنشهای جمعی است.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1388,06,11 ساعت 13:21

اگه دلت هوای بند ۲۰۹ اوین رو کرده بازم از اینجور تحلیلا رو بنویس اینا رو فیس بوک بنویسی بهتره هر چند اونجا هم امنیت نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد