ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

بازنمایی: به بهانه شهریار و ترکان پارسی گویش



تو کلاس مطالعات انتقادی وقتی دکتر میرفخرایی تفاوت مطالعات انتقادی و اداری رو از نظر هال توضیح می داد تو هیچ قسمتی به اندازه توضیح تفاوت بازتاب و بازنمایی  از تدریس تو دانشگاه آزاد خسته نشد. و آخر سر هم  وقتی دکتر از اجرای بازنمایی اش دست کشید. هفته  بعد معلوم شد  تو جدول جای رفلکتیو و ریبریزنتیشن رو اشتباه نوشته ایم.  
 
بازنمایی به مثابه نماینده بودن چیزی به جای چیز دیگر است و می تواند در کلام و نوشتار به همان شیوه تصاویر متحرک اتفاق بیفتد. این اصطلاح به همان اندازه که به فرایندهای بازنمایی اشاره می کند به محصولات آن نیز اشاره دارد و معطوف به ساختیابی وجوه واقعیت در یک رسانه است که از موارد ملموسی چون مردم اماکن  حوادث و تا هویتهای فرهنگی و طبقه و قوم و سایر مفاهیم انتزاعی را دربر می گیرد. بازنمایی نه تنها به چگونگی بازنمایش هویتها و ساخت یابی آنها در درون یک زمینه اجتماعی مشخص مربوط می شود بلکه به فرایند جذب این محصولات به وسیله مخاطبین با هویتهای متفاوت نیز علاقه مند است.  بازنمایی به مثابه فرایند از نظر نشانه شناسی مثلثی است که رئوس آن با همدیگر در تعاملند و این رئوس شامل1-مرجع(چه بخشهایی از واقعیت نمایش داده شوند)2- تولید(این بخشها چه نقشی درکل متن به عهده بگیرند)3- ِیذیرش(این  عوامل چه تاثری بر تفسیر مخاطب دارند) است. از نظر نشانه شناختی 1- واقعیت همیشه مورد بازنمایی قرار می گیرد. 2- بازنمایی دربردارنده ساختی از واقعیت است. 3- تمام متون با هردرجه از وضوح شفافیت و واقع گرایی ساختاری بازنمایانه دارند.4- بازنمایی احتیاج به تفسیر دار د. 5- بازنمایی هایی که به صورت مداوم مورد استفاده قرار می گیرند طبیعی و واقعی به نظر می رسند.6- بازنمایی به صورتی اجتناب نایذیری انتخابی است. 7- ساختار گرایان و فراساختارگرایان هردو اعتقاد به ساخته شدن واقعیت مطابق ملاحظات سیستم بازنمایی که به صورتی انگیزه مند و  تاریخی هدفمند است دارند .
سئوالات اساسی که در زمینه هر بازنمایی باید یرسیده شود 1- چه چیزی بازنمایی می شود؟.2- چگونه بازنمایی می شود؟ 3- چگونه محصول بازنمایی واقعی عمومیت یافته و طبیعی نمایانده شده است. 4- چه چیزی در ییشزمینه و یسزمینه متن بازنماییی حذف شده است؟ 5- چه کسی بازنمایی را انجام می دهد و چه کسی به نتیجه این بازنمایی علاقه مند است؟ 6- چه کسی مخاطب این بازنمایی است؟7- معنی این  بازنمایی برای افراد و گروههای مختلف چیست؟8- مردم در چه زمینه و چهار چوبی و ساختار متن را مورد تفسیر قرار می دهند؟ 9- چرا این بازنمایی بخصوص انتخاب شده و  چه بازنمایی های آلترناتیوی ممکن بود و تفاوتشان در چه بود؟ 10 - چرا مفهوم مورد بازنمایی مفههومی یروبلماتیک است؟ 
به عنوان مثال می توان تصویر انگلیسی ها در فیلم روز استقلال را مطرح کرد که در آن بریتانیایی ها به صورت آدمهایی احمق نمایاند شده اند. با نگاهی ساختارگرایانه می توان گفت 1- مردمان بریتانیایی مشابه با این تصویر در واقعیت یا متون دیگر رسانه ای وجود دارند. که تهیه کنندگان به آن ارجاع می دهند.  2- تهیه کننددگان به دلایلی یک عقیده اصلی ( بریتانیایی ها احمقهای گستاخی هستند ) را فرض گرفته اند. 3- شما  یه عنوان مخاطب می توانید این عقیده را باور کنید یا رد کنید4- این نتیجه گیری شما می تواند ناشی از ملیت شما یا  زمینه اجتماعی ای که فیلم را در آن می بینید باشد.
مطابق تعریف تمام متون رسانه ای بازنمایی واقعیتند آنها ویرایشهای هدفمندی از واقعیت مطابق اهداف تولید کننده خود هستند و در درون خود متضمن ابعادی از تفسیرند. نکته اساسی در بررسی بازنمایی ها به مسیری مربوط می شود که از طریق آن تصویر بازنمایی شده در درون یک متن طبیعی به نظر می رسد. سیستم بازنمایی با اتصال به چهارچوبهای ایدئولوژیکی که موقعیت سیستم  بازنمایی و موضوعات آن را تعیین می کند معنی دار و مشروع می شود.   بازنمایی موضوعی بسیار سیاسی است که از طریق تغییر و شکل دادن نگرش مردم بر نظرات و رفتار آنها تاثیر می گذارد. به طوری که آن را به صورت عمل جایگزینی و ساخت دهی حقایق به منظور تاثیر بر اعمال مخاطبان هم تعریف می کنند.  تاثیر بازنمایی بر دنیای واقعی و واقعیتهای اجتماعی به بازنمایی کارکردی ایدئولوژیک می دهد. و پرسش از کارکرد ایدئولوژیک بازنمایی ها در هر متنی مهمترینی مسئله ایست که باید برای درک آن بازنمایی مورد بررسی قرار گیرد. بازنمایی یکی از مهمترین ابزارهای استیلای ایدئولوژی حاکم بر گروههای دیگر است. که به تداوم استیلا کمک می کند. تلاش برای تغییر در هر سیستم بازنمایی باید معطوف به چالش با نیروهای هژمونیک یشتیبان بازنمایی باشد.  در چهار چوب سیاستهای چند فرهنگ گرایی پیشنهاد شده که بازنمایی به صورت خود بازنمایی   که معنی ساده شده آن دیدن افراد و گروهها با چشمان خودشان است انجام شود که در آن تصویر گروهها از درون فرهنگ خود آنها و با ساختاربازنمایی درون فرهنگیشان انجام پذیرد.
متن اصلی این پست ترجمه  Media Representation از کتاب نشانه شناسی دانیل چندلر با تلفق چند منبع اولی که گوگل تو سرچ همین عنوان معرفی می کنه است .

اندکی تامل ....

سلام

همکلاسی نه چندان مهربان من شما حق توهین به موضوع پایان نامه مرا به هیچ وجه ندارید و من میخواستم از شما بپرسم اصلا شما اسم استاد راهنمای مرا میدونید که این طور از جانب ایشان نقل قول کرده ای ؟وباز هم توجه بیشتری کنید شما که از علمای ارتباطات هستید باید این نکته ظریف را بدانید که جهل نسبت به یک موضوع دلیل بر مسخره بودن آن نیست .

من توصیه می کنم به شما که هنگام دفاع پایان نامه من حتما حضور داشته باشید و ببینید موضوع من مسخره است یا ....

بازی بلوتوث

Bluetooth .jpg~u1h4000.jpgتو متروی تهران کرج با بلوتوث روشن که نشسته باشید بوقهای موبایل شما را به فضای ارتباطی تازه ای می خوانند.که رسانه غالبش یک اینتراکتیو کامله که حتما جزء همان نانومدیاهایست که به نظرم بلاموضوع بودند.– اصطلاحی که وقتی برای اولین بار به عنوان پروپزال یکی از همکلاسیها شنیدم و به اندازه استاد راهنمای اون موقعش مسخره و بی معنی آمد- . شما فقط پیامهایی را که خودتان انتخاب می کنی رو می گیری . مرزی بین گیرنده و فرستنده وجود نداره .هر گیرنده ای با همان لوازمی که به عنوان گیرنده پذیرفته میشه به عنوان فرستنده هم کار میکنه. ارتباط تنها با تمایل فعالانه دو طرف تداوم می یابه و هر لحظه جای گیرنده و فرستنده عوض می شه.کنترلی جز گیرنده و فرستنده بر این ارتباط اعمال نمی شه .و بازخورد پیام با قطع یا تداوم ارتباط فهمیده میشه . و جذابیت گیرنده و فرستنده با نام و شکلی که برای خودتون انتخاب می کنید مشخص میشه . می توان به فواصل ارتباطی فاصله بلوتوثی رو هم اضافه کرد.نباید از قدرت بالقوه این رسانه و کارکردهایش- که در محتوای غالبی که منتقل می کند بازتاب می یابد و عموما بازتاب بخشهایی از وجود انکار شده و گاها متهوع جمعی ماست- به سادگی عبورکرد. آنچه هفته قبل در قرچک ورامین به صورت حرکتی جمعی و خشن بر علیه مهاجران خارجی بروز یافت پدیده ای بود که در اثر کارکرد این رسانه به وجود آمد و رسانه بزرگ را وادار به مداخله برای کنترل بحران نمود. دلیلی وجود ندارد که در آینده چنین ٍبدیده هایی را که تلفیقی از محتوای کاربر ساخته و منتشر شده با نانو مدیا ها روزافزون ست را در ابعاد بزرگتر شاهد نباشیم. ماهیت لیبرال تکنولوژیهای ارتباطی جدید چالشی بزرگ برای نظامهایی با مبانی فکری متفاوت به وجود آورده . که نمود آن را در استیصال دولت در برابر ارائه سرویسهای ارزش افزوده موبایل مانند ام ام اس می توان مشاهده کرد .که مثل تمام موارد قبلی با بلاموضوع شدن هر نوع تصمیم دولت حل خواهد شد.



ABU



 به بهانه چهل و چهارمین اجلاس مجمع عمومی ABU در تهران
ABU  اتحادیه برادکست آسیا و اقیانوسیه یک انجمن حرفه ای غیر انتفاعی است  که در سال 1964 تشکیل شد. این اتحادیه در حال حاضر دارای 170 عضو از 53 کشور در منطقه ای با مخاطب بالقوه 3 میلیارد نفری است . وظیفه ای بی یو کمک به گسترش برادکست در منطقه آسیا یاسفیک و توسعه علایق مشترک اعضا در گستره ای بی یو از ترکیه در غرب تا جزایر ساموا در شرق و از روسیه در شمل تا نیوزلند در جنوب است. دبرخانه ای بی یو در در کوالالامبور مالزی است و یکی از عمده ترین فعالیتهای روزانه آن آسیاویژن-معاوضه روزانه اخبار با ماهواره تلویزیونی – است. اعضای ای بی یو در چند گروه طبقه بندی می شوند. و برای عضویت با حق رای ببرای هر کشور محدودیت دو عضو کامل وجود دارد.
فعالیتهای
ABU
1- معاوضه ماهواره ای روزانه اخبار تلویزیونی (آسیاویژن)
2- مساعدت در تهیه و معاوضه برنامه های تولیدی
3- خرید و واگذاری حق ّخش وقایع مهم ورزشی
4- ارائه مشاوره های فنی- برنامه ای و مدیریتی
5- راهنمایی اعضاء در زمینه حقوق کبی رایت و موارد قانونی و حقوقی
6- نمایندگی اعضا در مجامع بین المللی
7-سازماندهی و اجرای کارگاهها و سمینارها و دوره های آموزشی
8- برگزاری جشنواره رقابتی بین برنامه های رادیو و تلویزیونی اعضا
9- برگزاری جشنواره روبوکان برای دانشجویان فنی
10- انتشار مراجع تکنیکی و خبری ای بی یو
ای بی یو همچنین فعالانه در جهت همکاری با سازمانهای مشابه فعالیت می کند و سعی در ارتقای فنی و استفاده از آخرین دستاوردهای برادکست در فرایند تولید و ارائه برمامه ها توسط اعضا دارد. همچنین سعی در استاندارد سازی سیستم های فنی در کشورهای عضو می کند. ای بی یو با حق عضویت سالانه اعضا با سی کارمند که دوازده نفر آن در استخدام مستقیم سازمانهای عضو هستند از محل دبیرخانه در کوالالامبور اداره می شود. مدیر اجرایی دبیرخانه دبیرکل است که توسط مجمع عمومی تعیین می شود. همچنین رئیس و نایب رئیس اتحادیه نیز با رای گیری به مدت سه سال تعیین می شوند. در اساسنامه اتحادیه محدوده فعالیت آن از 30 درجه شرقی تا 170 درجه غربی طول جغرافیایی تعیین شده که از نظر اعضا سومین اتحادیه بزرگ و از نظر وسعت تحت بوشش اولین اتحادیه برادکست در جهان است. برای اعضای اتحادیه جها نوع عضویت رسمی تعریف شده است:
1- عضویت کامل که تنها به برادکسترهای با بخش رایگان در سطح ملی که بخش کننده اصلی کشور خود یا یکی از چند برادکستر در چند کشور زیر فعالیت خود هستند اعطا می شود. علاوه بر شرط فوق این بخش کنندها باید دارای بخش تولید و برنامه سازی اختصاصی نیز باشند. از هر کشور تنها دو برادکستر به عضویت کامل بذیرفته می شوند تا تعادل در رای گیری بین اعضا وجود داشته باشد.
2- عضویت نیمه کامل: برادکسترهایی که هریک از شروط لازم برای بند اول را کسب نکنند و دارای بخش رایگان باشند. این اعضا از همه حقوق غیر از حق رای برخوردارند.
3- اعضای کمکی :شش گروه مختلف و مجزا برای سازمانهایی که می توانن با این طبقه به اتحادیه ببیوندند تعریف شده  که از شبکه های محلی تا شبکه های کابلی و ... را در برمی گیرد. این اعضا غیر از حق رای در امور ستادی نیز دخالت نمی کنند.
4- اعضای مرتبط: سازمانهایی که نه در برادکست که در حوزه های مرتبط با آن مانند تولید لوازم فنی تولید برنامه و .... فعالیت می کنند.
5- عضویت نهادی : سازمانهایی که عضویت اتحادیه به صورت افتخاری از سوی دبیرکل به آنها اعطا می شود که به صورت معمول سازمانهایی را در برمی گیرد که عضویت افتخاری خود را به اتحادیه بیشنهاد کرده اند.

منبع: ویکی بدیا

ارتباطات حیوانی: برای دلفین ها

ربطی به ارتباطات و اینجور چیزا نداره فقط حواسم به  دلفینها و صداقتشونه. دکتر فرهنگی فقط دو خط در مورد شما نوشته.اخبار می گفت که خلیج ما مشکلی نداره ؛ شما غریبه و مریضید .
 بی فایده است اینجا نهنگ سواری وجود نداره. هیچ وقت نداشت

ژانر رمضان

تا یکی دو سال دیگه می توان رمزگان ژانر رمضان را تدوین کرد. سریالهایی که با هدف هدایت مردم به راه راست با بازنمایی و دعوت به ارتدکس ترین لایه اخلاقی - گفتمانی جامعه تولید می شوند. بعد ازمک لوهان قائل شدن به نوعی ذات گرایی برای رسانه ها و مشخص نمودن توانایی های آنها برای انتقال سطوح متفاوت معنا نظریه غالب در مطالعه رسانه های جمعی بوده است. آنچه در بس زمینه ژانر رمضان دیده می شود باز آفرینی استعاره تلویزیون به مثابه منبر است که مخاطب میلیونی را بای سفره ناگزیر افطار و اذان همراه خود می یابد و وعده بازآفرینی کارکرد مسجد و روحانی در لفافه ملودرام های آبکی برای خودسازی و تهذیب نفس معنوی یا حداقل عبرت روحانی را می دهد. (امری که از طرف روحانیت با تشکیک مواجه شده است.) بی توجهی تلویزیون به تبعات مصرف مستقیم و آویزش ملودرامهای آبکی به مفاهیم دینی و ارجاعات مکرر به متون و مقدسات موجب جانشینی بازآفرینی های دراماتیک تلویزیونی از مفاهیم به جای مدلول اصلی می گردد. مفهوم شیطان از مفاهیمی است که به تقلید از جریان سینمای غربی (بی توجه به تفاوت مرجع تفسیری این نشانه در دو فرهنگ) در بوششی دینی مورد علاقه رمضان سازان قرار گرفته و به لطفشان امروز می توانیم کلکسیون کاملی از انواع شیاطین مونث و مذکر را در حافظه مان بیدا می کنیم . که بخش بزرگی از مدلول شیطان در ذهنمان شده اند. تاکید بر حضور فعال و عامل و فیزیکی شیطان در میان جامعه نیمه عقلایی و نیمه افسونی ما مشخص است که به سود منطق کدام گفتمان است. و عجیب نخواهد بود که بازار انواع آنتی شیطان از حرز و چشم زخم و فالگیر و دعانویس گرم باشد. و باز عجیب نیست که واکنش گفتمانهای دیگر جامعه به صورت تمسخر آخرین ظهرور شیطان در عصر ما (الیاس) خود را به سطح تقابل و رد کل مفهوم شیطان و همبسته هایش بکشاند. بهتر است با تسامح قبول کنیم که شکل محتواست و رسانه بیام است و گرده تلویزون تحمل هر استعاره ای را ندارد. (اگر الیاس بگذارد

رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید

تراژدی یک انگاره : چه چهل سال بعد


 Che Guevara image by Jim Fitzpatrick (courtesy of Jim Fitzpatrick)Che


این طرح پرتیراژترین تصویر چاب شده در دنیاست.  طرحی از تصویر چه که چشمانش با پیشانی بلندش در بر گرفته شده و با  نگاهی نافذ و خیره که چگالی خشم و نارضایتی از آن فوران می کند به بیرون از قاب می نگرد. . تصویر اصلی توسط البرتو کوردا عکاس مخصوص فیدل در 5 مارس 1960 در جریان تشییع جنازه قربانیان انفجار یک کشتی در هاوانا گرفته شده بود. کوردا در آن مراسم تنها توانسته بود دو فریم از چه عکاسی کند . این عکس تا 1967 تنها بر دیوار آتلیه کوردا آویخته بود و در آن سال توسط ناشر چپ گرای ایتالیایی جیاکومو فلترینلی به اروپا اورده شد .کوردا تمام حقوق چاپ غبرتجاری عکس را واگذار کرد و عکس در مجلات اروبایی چاب شد. جیم فیتزپاتریک گرافیست جوان ایرلندی نسخه ای از عکس اصلی را به واسطه یک گروه آنارشیست آلمانی از سارتر گرفت و با افزایش کنتراست تصویر و از بین بردن تنالیته خاکستری آن را برای تبدیل شدن به نماد یک اسطوره و آرمان آماده کرد. نوع زندگی و مرگ چه که مطابق با الگوهای شناخت اسطور ای بود و سعی موجود برای از بین بردن هر یاد و نامی از او موجب گرایش به این تصویر به عنوان نماد انقلاب و تغییر شد. که همزمان با بهار پراگ و شورشهای 1967 بود که عموما نشانگر تمایل مردم به تغییر بنیادی و ساختارشکنی و عبور از مرزهای اندیشگی موجود بود و چه نماد این خواستها بود و انگاره چه به عنوان نشانه ای بازتاب دهنده همه ابعاد خواستها و آمال انقلابیون و جو نارضایتی اجتماعی نظام گریز سالهای دهه 60 و 70 بود. با گذشت زمان و تغییر مردم و معانی  انگاره چه در بطن سرمایه داری  تبدیل به نماد خواست تغییر بنیادی و ساختارشکنی و فرا اندیشی در هر زمینه ای شد . چه در غرب برندی شد که لوگوی آن انگاره چه گوارا است و شعار آن تغییر و فرا رفتن از ساختار و مرزشکنی است.انگاره چه ناد ی برای مد رادیکال اخلاق جنسی رادیکال و...شد.نظریه ای هست ه می گوید هر تصویری تنها مدت محدودی قبل از بلعیده شدن توسط کاپیتالیسم می تواند وجود داشته باشد. کابیتالیسم انگاره را در درونش حل کرد و آن را به صورت نقشی تزیینی برای پارجه لباسهای زیر  و کاغذ بستنی مگنوم با طعم گیلاس و .... درآورد.ولیقدرت انگاره هنوز معانی اولیه را هم بر می تافت .چه همزمان نماد جنبشهای ضدچهانی سازی و سبز ها و عدالت گرایان است. امروز این  نگاره را از دیوارهای سرزمینهای فلسطینی تا بوتیکهای کشورهای خاورمیانه دیده می شود. در آمریکای لاتین هنوز این تصویر یک انقلابی بومی است که چاوز در مراسم عمومی  تی شرت چه را می پوشد و مورالس بر جلوی نگاره چه سخنرانی می کند. هیچ تصویری در دنیا چنین ترکیب معنایی متناقضی از کابیتالیسم و تجارت و مذهب و انقلاب را  همزمان با خود نداشته است.
منبع : بی بی سی

رستگاری تلویزیون

هر شام را با لاتزع قلوبنای  استاد آماده می شویم که توکلت علی حی الذی لایموت... را آویزه قلبمان کنیم و آن لحظه های عزیز تلویزیون نردبان آسمان مان باشد و ما نظاره گرعروج و رستگاری  تلویزیون .تلویزیون  واسطه بین ما و خدا می شود و رازها و نیازهایمان را به زیباترین لحن و بیان با خدا می گوید و هر چه خلوص این مناجات و شور این عشق بیبشتر باشد رضایت ما از عبادتمان و احتمالا رضایت خدا ازما بیشتر خواهد بود . جایگزینی  امر نمادین به جای امر واقع و مصرف نماد برای ارضای نیار واقع  و اغتشاش  واقعیت و نماد موضوعی است که در زندگی با(در) رسانه ها اجتناب نابذیر شده و مصرف نمادین  تلویزیون برای خلوص و خضوع و عروج تعمیم همان مکانیسم به حوزه  عبادت و عبودیت است. که جای نیاز به احساس تجربه و لمس امر قدسی را  گرفته است . و حضور تلویزیون در لحظه افطار برای بوشاندن  گم گشتگی و و انکار گم کردگیمان

به سرشاری ماه

تا نیابی نجویی

فیه مافیه