پشیمون نیستم. لااقل الان نیستم.کتاب بازی، قفسه کتابهای نخوانده و لذت خرید کتاب در کتابفروشی و فیلدبازی در نمایشگاه و خوابهای تازه ..... معنی درس خوندن من بودن.قراره ساعت ۹پنج شنبه 21 آذر جلسه دفاعیه برگزار بشه و اگه بشه به رویه ها اعتماد کرد باید تموم بشه. از شانسهای من تو این دوره این بود که اجازه داده شد روی موضوعی که دلم می خواست کار کردم.عنوان پایان نامه قومیّت و تلویزیون : هویّت قومی و تعامل با تلویزیون در آذربایجانه .موضوعی که از اصطلاخ گلوکالیزاسیون در کلاس دکتر عقیلی شروع شد و با سمینار و تایید دکتر شاه محمدی و دکتر خواجه نوری رسمی شد. و با کمک دکتر میرفخرایی و دکتر رسولی به اینحا رسید. به نظرم تشکر مثل استقرا است که تامش محاله و ناقصش نقض غرض. با این حال از زمین و زمان و که تو این مدت یه هر نحو به من کمک کردن که این دوره تموم بشه تشکر می کنم.برای پایان نامه هم برای همیشه مدیون علی سمیه امید رضا عالیه مرتضی شاهین مجتبی شهرود و همسرشون برای یاری بی دریغشون هستم. خانواده را ننوشتم که به نظرم احمقانه ترین فکر اینه که می تونم ازشون تشکر کنم.ساغ اولون.
آسمان و که نگا می کنم خبر درگذشت مسعود ناصر آزاد پست جدیدشه.آقای دکتر شاه محمدی هم نوشته. گوگل دویست و پنجاه شصت لینک میاره که اکثرشون راجع به درگذشت مسعو دن . راجع به مرگ نمی دونم چی می شه گفت. ولی وقتی زنده بود کمترین کاری که صلاحیت همدردی و به من بده نکردم.بی تفاوتی به درد و رنج دیگری ای که شاید ،شاید می تونستی به اندازه یک نفس زندگی رو براش زنده تر بکنی و نکردی.امیدوارم دخترش با شادی و شادکامی بزرگ شه و آتش اجاق نشریه اش همیشه روشن بمونه.