صحبتهای آیت الله وحید چنان قاطع و روشن بود که بعید است تا سالها از یاد بهترین کارگردان و تصویرگر تاریخ شیعی پاک شود. نگرانی آیت الله از تصویر شدن حضرت عباس در مجموعه مختارنامه از این جهت بوده که (( وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود، آن کسانی که آن صحنه را ببینید آن هنرپیشه را تماشا کنند، اینها دیگر آنچنان که باید در عزای او نمی سوزند)) این بیان بیش از آنکه باز گو کننده نگرانی از چگونگی ایفای نقش و چهره و مسایل هنری و نتیجه کار باشد. ناشی از بدبینی موجود بین سنت و ر سانه هایی قدیمی شده ای است که هنوز مورد اعنماد نیستند.وگرنه نفس تصویر سازی در کیفیتی به مراتب کمتر در سنت تعزیه وجود داشته و دارد.اینکه چرا یک تکنولوژی رسانه ای بعد این همه سال هنوز طرف اعتماد عمیق ترین لایه های جامعه نیست و علیرغم اینکه این رسانه سالهاست در اختیار نیروهای مذهبی جامعه است ولی رسانه ای خودی محسوب نمی شود را شاید بتوان به نوعی به ذات گرایی تکنولوژیک آنچنان که در بیان افرادی چون اینیس و مک لوهان آمده نسبت داد. سوبه دوم این نگرانی که به جایگزینی تصویر ساخته شده در تلویزیون به جای تصور مذهبی از حصرت عباس به نوعی مبتنی بر تئوری وانموده های بودریار و انقطاع و استقلال دال ها از مدلول هایشان است.که قدرتی بی مقاومت برای تصویر سازی رسانه ها قائل است.بیانات حضرت آیت الله نگرانی از کارکرد رسانه ای مشکوک و تطهیر نشده در عصر چهارم نشانه هاست. که صداقت و صلاحیت دست اندرکارانش نمی تواند جبران بی اعتمادی به ماهیت و قدرتش باشد