ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

ارتباطات نامه

این وبلاگ را گروهی از دانشجویان رشته ارتباطات تشکیل داده اند

موسی و سامری

سخنان صفارهرندی در افتتاحیه دومین نمایشگاه رسانه های دیجیتال نمای روشنی از مصائب پیش روی تصمیم گیران در مواجهه با جهان مجازی به دست می دهد. اینکه دنیای دیجیتال را چنان قطبی و سیاه و سفید و در عین حال قوی و کارا ببینی که آن را به معجزه در دست موسی ها یا جادو به دست سامری ها  تشبیه کنی. و بعد بقیه سخنرانی را به لزوم کنترل دسترسی و تعیین ساختار اختصاص بدهی تنها می تواند نشان استیصال باشد. این در ماندگی از تناقض ساختار عمدا نامتمرکز طراحی شده شبکه ای اینترنت و تمایل ما به کنترل و اعمال قدرت و مطلع شدن بر هر فعل موثری نشات می گیرد. تکنولوژی استفاده شده در ابزارهای دیجیتال عمیقا لیبرال و فردگرا هستند. و اگر اهرمی هم برای کنترلشان تعبیه شده در دستان صاحبان اصلی شبکه است. چنین تکنولوژی به لحاظ ماهوی دولتهایی مثل ما را به رسمیت نمی شناسد و شاه و گدای ما برای شبکه آنها یکسان است. و چنین می شود که ما مجبور می شویم شعار اینترنت ملی را بدهیم و دیتاسنتر و فیلترینگ و مونیتورینگ ملی و چه و چه و چه راه بیاندازیم تا مجازی و  حقیقی  بتوانیم حکم  کنیم که در این بازی موسی کیست و سامری کیست

آرگو

چند شب پیش که دکتر کوثری در شبکه محترم چهار بود و با دکتر میرزایی را جع به چیزی که آن را اخلاق ارتباطی می گفتند صحبت می کردند.  وقتی دکتر کوثری خواست که راجع به تاثیر موبایل بر فرسایش پرده ها و حریم های بین جنسی و کم شدن تمایز ادبیات و گفتارهای دو جنس و افزایش اشتراک در آرگو (زبان و اصطلاحات تقریبا رمزی و اختصاصی) صحبت کند دکتر میرزایی ترسان وپر استرس سئوال بی خطری راجع به استفاده زیاده از حد از موبایل به وسط حرفهای دکتر فرستاد و بار دوم محمد صالح اعلا که کلام را به اصطلاح در حال انعقاد دید توضیح داد که البته منظور دکتر کوثری اینه که چنین موضوعی ممکنه تنها در بعضی از گروه های جوان در کشور اتفاق بیفتد وگرنه اکثریت قاطع جوانان آن چنان نیستند که دکتر می خواستند بگویند. و لابد آرگو های اختصاصی و کشف رمز نشده خود را حفظ کرده اند. شاید دلیل این دست پاچگی و احتیاط بیش از حد به معذرت خواهی یکی دو ماه قبل رضا کیانیان از مرده فردین  و زنده ناصر ملک مطیعی برگردد که شیشه عمر برنامه را لرزان کرد. موضوع جالب این بود که چرا دکتر کوثری متوجه نشد  نباید راجع به آرگو های بین جنسی صحبت کند. مطمئنم که دکتر کوثری هیچ علاقه ای به خط شکنی و مخالف خوانی ندارد ولی ماهیت سرحدی مناطق ممنوعه در رسانه های ایران موجب ایجاد  سطح و مناطق  و نه خط قرمز بحث و گفتگو  و در رسانه شده است که نه تکلیف تهیه کننده مشخص است و نه مجری و نه مهمان. این مناطق روز به روز و هفته به هفته تغییر موقعیت می دهند یک سال یک موضوع بی خطر است سال دیگر ممنوع یکماه می شود راجع به گرانی میزگرد برگزارکرد هفته بعد اسم تورم موجب دردسر است یک هفته یکی با روبانی قرمز اعلام می کنه که مجبوریم نهضت کاندوم راه بیاندازیم هفته دیگه اسم آرگو های بین جنسی را نمی شه اورد. تهیه نقشه مناطق ممنوع سخن در ایران کاری بیست چهارساعته است که ربطی به قانون و مصوبه خاصی ندارد. و لابد با ارگویی که همه قادر به کشف رمز ش نیستند اعلام می شود. در هر صورت هر تبیینی که برای این پدیده ارائه کنیم  کشف مناطق ممنوع به علمی شهودی احتیاج دارد که ظاهرا به دکتر کوثری هم عطا نشده است.

والقمر اذا تلاها

ساختار انبساط های علمی در ایران

دانشکده صدا و سیما ترم آینده در دو رشته جدید دانشجو می گیره که به چند رشته اختصاصی دیگه این دانشکده اضافه میشن. رشته فلسفه رسانه و دین و رسانه که در کنار ژورنالیسم تلویزیونی و رادیویی و نویسندگی و تهیه کنندگی برای رادیو و تلویزیون و یکی دو رشته دیگه رشته های اختصاصی تنها دانشکده واقعا ارتباطاتی ایرانند.رشد  حوزه دانش ارتباطات در سالهای اخیر در ایران ناشی از الزامات و نیازهای فزاینده در جامعه و بازار کار و افزایش اهمیت و تنوع گرایشات ارتباطات در محیطهای آکادمیک در جهانه که با تاخیری چند ساله در بافت نظام آموزشی ما خودشو نشون میده .عقب ماندگی ارتباطات ایران از جریان جهانی آن به حدی است که تنها می توان به جبران مهمترین ضعف هاو نیازها موجود امیدوار بود. نگاهی به مجموع کتابهای منتشره حوزه ارتباطات و حتی مقالات فصلنامه های تخصصی نشون میده که جامعه ارتباطی در ایران خیلی درگیر تولید علم و گسترش ارتباطات در دو حوزه فوق نبوده اند و عملا علمی برای ارائه به دانشجو در این زمینه وجود نحواهد داشت. یک نگاه به فهرست منابع معرفی شده برای آزمون ورودی این رشته ها که از شرح منظومه تا جامعه شناسی گیدنز رو در خود داره بی راه نبودن این احتمال رو نشون میده. تجربه من از تحصیل در یک رشته اولین در دوره لیسانس این بود که ما تنها مجبور به مرور حاشیه های بی اهمیت و دیده نشده و پاورقی های دروس رشته مشابه خودمون بودیم.تا به مرور زمان اساتید و گروه توان و صلاحیت تدریس و تشخیص و تجمیع مطالب مرتبط رو پیدا کنند- که نکردند-. ما جزئی از فرایند ایجاد علم جدید و بخشی از هزینه ای بودیم که باید برای توسعه رشته برای آیندگان پرداخته می شد. به نظر می رسه ایجاد این دو رشته بیش از آنکه معطوف به نیازهای بازار رسانه ای کشور باشه معطوف به گرایشات و سوابق تحصیلی رئیس محترم دانشکده باشد. در هر صورت دانشجویان آینده این رشته ها دو سال فرصت خواهند داشت که در راهرو های بی انتهای دانشکده دنبال منطق انبساط های علمی در ارتباطات ایران بگردند.

به انتظار خدا

این دهان بستی دهانی ...

رنگین کمان بی رنگ ما

 به گزارش سرویس تلویزیون ایسنا، شوما سینگ، وزیر رادیو و تلویزیون و اطلاع رسانی هندوستان  اعلام کرد که نزدیک به 400 کانال تلویزیونی در این کشور مشغول تولید و پخش برنامه هستند و 150 درخواست راه‌اندازی شبکه نیز به این وزارت خانه ارسال شده و در سال جاری هم مجوز راه‌اندازی 33 کانال تلویزیونی صادر شده است.یکی از احمقانه ترین کارهای ممکن اینه که فکر کنی این خبر یه تلنگره. تو جایی که همه بیدارنو خودشونو به خواب زدن. هند که جای خود داره که یه میلیاردن.  ترکیه ماه قبل دومین ماهواره مخابراتی و رادیو تلویزیونی خودشو تو مدار قرار داد. برای سنجش سرمایه رسانه ای ترکیه و ایران کافی بود مجموع کانالهایی که رو ترک ست هست رو با اینتل ست خودمون به اضافه چند کانالی که خجالت نمی کشیم به دیگرون هم نشون بدیم و رو هاتبرد گذاشتیمشون مقایسه کنید تا هزینه ای کشور و ملت و فرهنگ به خاطر محافظه کاری تصمیم گیران تو این زمینه می پردازه مشخص بشه. اجازه نداشتن بخش خصوصی برای فعالیت در برادکست هیچ ربطی به هیچ گرایش سیاسی نداره فقط بازمانده یک سنت دهه هفتادی تو اروپا و ادامه رادیو تلویزیون ملی به روایت قطبی است که سی و چند سال بعد بند بالهای  کشور شده و کسی را  وقت و حوصله گره گشایی از این بند نیست.  و هر قدر هم به افاضات کارشناسان پرشمار اصل ۴۴ گوش کنی همیشه حرفی که ناگفته می ماند تلویزیون است و برادکست. و نتیجه همه اینها  ال ان بی هایی که که هیچ وقت به ساعت اینتل ست تنظیم نخواهند شد.
نقد منتقد

در ستایش پایان

 دوشنبه بعد از مدتها که به دانشکده رفته بودم دفاع یکی از همکلاسیها بود که تا جایی که من می دونستم خیلی برای کارش زحمت کشیده بود خیلی بیشتر از آن چیزی که برای اونجا کافیه. موضوع پایان نامه در مورد توجه به سواد رسانه ای در برنامه های صدا و سیما بود  که به صورت پیمایشی کار شده بود که با نمره خیلی عالی  مورد قبول قرار گرفت و از تحصیل فارغ شد.محمد احمدی می گفت تقریبا همه خانمهایی که همکلاسمان بودند دفاع کردند و غیر از یک نفر هیچ کدوم از ما (غیر خانم ها)دفا نکردیم. و بعد از این هم اگه دفا کنیم چون سقف تحصیلیمونو پر کردیم زیر مدرکمون سنوات می زنن. نمی دونم معنیش چیه ولی روزی که یه پایان نامه دفاع شده بی یا با سنوات کنارم باشه  احتمالا رنگ روزها ببیشتر می شه.

داستان بی پایان

چند روز قبل مرتضی میرباقری در کنفرانسی خبری از تغییرات ساختاری در معاونت سیمای سازمان صداو سیما خبر داد که بر مبنای آن به جای چند شبکه  عمومی موازی شبکه یک به مخاطب بزرگسال شبکه دو به کودکان و شبکه سه به جوانان اختصاص می یابد. آنچنان که مک کوئیل در مخاطب شناسی اش می گوید می توان برای یک سازمان پخش دو نوع برخورد با مخاطب را قائل شد. سیستمهای مبتنی بر تنوع داخلی  که در آن رسانه مخاطبان ناهمگن از نظر اجتماعی را با محتوای ناهمگن و متنوع خود جذب می کند بدون آنکه خود رسانه جهت گیری سیاسی و اجتماعی مشخصی داشته باشد. سیستم مبتنی بر تنوع خارجی که در آن رسانه با ذهنیتی مشخص برای گروه اجتماعی مشخصی برنامه پخش می کند. شکاف اجتماعی که بر مبنای آن مخاطبان تقسیم بندی می شوند معمولا مبتنی بر تفاوتهای سیاسی و مذهبی و فرهنگی و سبک زندگی های موجود در جامعه است. آنچه معاون سیمای سازمان صدا و سیما اعلام کرده حرکت شبکه ها از مدل تنوع داخلی به تنوع خارجی است. که تقسم بندی مخاطبان در آن بر مبنای مهمترین شکاف مشروعی که سازمان تشخیص داده- سن - انجام گرفته است. این تغییر هر چند ظاهرا مبین افزایش حق انتحاب و تنوع برنامه ها برای مخاطبان است. ولی در عمل موجب از بین رفتن اندک تفاوت موجود در سلیقه ها و ترجیحات و اولویتها برنامه سازی و پخش در حوزه های مشابه خواهد بود. و در نهایت موجب کاهش تنوع محتوی رسانه ای و کنترل متمرکزتر برنامه های تولیدی در یک حوزه برای مخاطب خواهد بود.که به نظر نمی رسد تنگ گرفتن زمین برای مخاطبان در زیر آسمانی باز گره ای از مشکلات میرباقری باز کند. 

کتاب تازه: رسانه ها و بازنمایی

کتابهای اخیر دکتر مهدی زاده که تحقیق هایی کم حجم در حوزه های نظری ارتباطات هستند گام هایی موثر در جهت بومی کردن نظریه های ارتباطی محسوب می شوند که کتاب اخیر در یکی از حساسترین موضوعات ارتباطی و معیادگاه قدرت رسانه و واقعیت نوشته شده است.
دکتر مهدی زاده در این مورد گفته اند: رسانه‌ها بر شناخت و درک عموم از جهان تأثیر می‌گذارند، به این معنا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان بستگی به محتوایی دارد که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند؛ زیرا رسانه‌ها واسطه و میانجیِ بینِ آگاهی‌های فردی و ساختارهای گسترده‌تر اجتماعی و سازنده معنا هستند. رسانه‌ها همچون آینه برای انعکاس واقعیت عمل نمی‌کنند، بلکه بر ساختِ اجتماعی واقعیت تأثیر می‌گذارند. بر این اساس، بازنمایی، ساختِ رسانه‌ایِ واقعیت است. بازنمایی نه انعکاس و بازتاب معنای پدیده‌ها در جهان خارج، که تولید و ساخت معنا براساس چارچوب‌های مفهومی و گفتمانی است. لذا، بازنمایی رسانه‌ای معناسازیِ خنثی و بی‌طرف نیست، چراکه هرگونه بازنمایی ریشه در گفتمان و ایدئولوژی‌ای دارد که از آن منظر بازنمایی صورت به عبارتی، واقعیت براساس بازنمایی‌های رسانه‌ای شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود. هیچ امر فرازبانی، فراگفتمانی و فراتاریخی وجود ندارد که به نحو عینی و شفاف انعکاس یابد؛ بلکه هرگونه فهم و شناختی از واقعیت، امری است که در زبان و گفتمان ساخته می‌شود. معنا نه اکتشافی طبیعی، که برساخته‌ای اجتماعی است. معانی و بازنماییِ رسانه‌ای اگرچه برساخته‌ای اجتماعی و فرهنگی است، اما ایدئولوژی و گفتمان سعی می‌کند آن معانی و بازنمایی را امری ”طبیعی“ و فراگفتمانی و فرازبانی جلوه دهد. به عبارتی، یکی از استراتژی‌هایی که در ایدئولوژی و گفتمان به‌کار گرفته می‌شود تا در قالب عقل سلیم درآید، ”طبیعی‌سازی“ است.

ادامه مطلب ...

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد

دیروز اسامی دعوت به مصاحبه های آزمون دکترای دانشگاه تهران که اعلام شد تو بعضی رشته ها مثل ارتباطات کسی واجد شرایط برا مصاحبه تشخیص داده نشده بود.تا جایی که یادم میاد این گروه پارسال و پیارسال هم یه نفر گرفت یا نگرفت . در اینکه کیفیت و قدرت دانشجویان ارتباطات در ایران به تبع پایه علمی این رشته تو ایران پایینه حرفی نیست ولی وقتی دانشگاهی با گرید ششصد و خرده ای تو رشته ای که یکی از نقاط ضعف همون دانشگاهه آزمونی برگزار می کنه که هیچ کس نمی تونه لایق یک ساعت آزمون شفاهی هم تشخیص داده بشه حتما مشکل جایی خارج از سطح علمی داوطلبانه . خروجی این گروه با این سختگیری ها چیه تو کجای ارتباطات ایرانند. به منابعی که یکی از دانشجویانشون تو سایت گروه برا آزمون دکترا معرفی کرده نگاه کنید تا میزان سردرگمی و توهمشون مشخص بشه. کل تالیفات و ترجمه های و مقالات اساتید گروه که اکثرا تحصیلات و علایق و فیلدهای مطالعاتی خارج از ارتباطات دارن بیست کتاب هم نمیشه . تبعات این لوس بازیا اینه که کسانی که دارای صلاحیت علمی پایینتر و توانایی مالی بالاتری هستند میرن مدرکشونو از هر جا و ناجایی میگیرن و اگه لطف کنن میشن ممتحنهای چنین امتحانهایی. نمیدونم هدف این سختگیری و قبضها و تفرعنها چیه ولی مطمئنم که نه قدمی به پیشرفت ارتباطات تو ایران و دانشگاه تهران کمک می کنه و نه ذره ای مسئولیت در مواجهه با نیازهای توسعه ای کشور و درک از موقعیت بازار آموزش عالی تو عصر پساملی و نه اندکی انصاف در برابر صدها علامقمند ی است که درنسل جدید ارتباطات ایران عاشقانه می خوانند توش هست.