گزارش های حواشی بازی تراکتور و پیروزی چیزی جز تکرار داستان همیشگی ورزشگاه ها ندارد. ماحرا قصه فحاشی های رایج توپ و تانکی بوده که تو فرهنگ استادیومی نوعی چاشنی و آگراندیسمان معانی جنسی فوتبال محسوب می شود که شعارها قومی و نژادپرستانه نسبت به آنها وقاحت عرفی کمتری داشته اند. تقریبا همه منابع خبری در قالب بندی این وقایع در داخل چهارچوب فرهنگ لمپنی و مردانه رایج در استادیوم ها شک نکردند.این چارچوب به مخاطب اطمینان می دهد که اتفاق و خبر خاصی وجود نداشته است که معنی ضمنی آن قابل تحمل بودن و نبودن مشکل خاصی برای مواجهه در این زمینه است. احتمالا برای سازمان ها و گزارش گران جهانی این وقایع علاوه بر آنچه فریمینگ بالا می تواند نشان دهد دارای قابلیت برای ساختاربندی توسط یک چارچوب دیگر هم باشند. نژادپرستی و توهین ها قومی در استادیوم ها به صورت چهارچوبی آماده و طبیعی برای استفاده و بازنمایی این وقایع قابلیت استفاده دارد. بازنمایی وقایع در این چارچوب الزامات و اقتضائات ویژه و مشخص شده ای را برای کنشگران فضای عمومی دولت و نهادهای ورزشی به دنبال خواهد داشت.شاید دلیل عدم استفاده از فریمینگ دوم برای بازنمایی لااقل بخشی از حوادث استادیوم نه در عدم رعایت بی طرفی و سوگیری آگاهانه که در تعریف نسبی بی طرفی و سوگیری با توجه له محیط است و عملا ریشه در محدودیت هایی دارد که تعهدات ملی برای خبرنگار پیش می آورد .در واقع خبرنگار داخلی وقتی با معیارهای داخلی به ارزیابی گزارش خود بنشیند می تواند مدعی باشد که به خاطر الزامات ملی و پرهیز از هر گونه تنش غیر ضروری ممکن داستان را در چارچوبی تعریف کرده که کمترین هزینه را برای مجموعه کشور پیش بیاورد.در حالی که برای روزنامه نگار و گزارشگر فراملی چنین مصلحتی وجود ندارد.و آنچه او به آن متعهد است و معیار عدم سوگیری و بی طرفی و نحریف خبر محسوب می شود. معیارها و نرمهای انسانی کلی تر هستند. الزامات ژورنالیسم جهانی که معیار های جهانی را وارد مسایل محلی می کند ایجاب می کند که وقتی بین اصول و اخلاقیات پذیرفته شده انسانی و جهانی و مصالح محلی و منطقه ای تعارضی در بین باشد الویت با رعایت اخلاق و اصول گزارش گری جهانی باشد.تا به صورتی آگاهانه نظم پذیرفته شده ای که لزوما عادلانه و انسانی نیست با تردید و پرسش مواجه گردد. اگر کمترین اراده ای برای تغییر وضع موجود و رفع معضل وجود داشته باشد. فریمینگ راهی برای ایجاد تغییر یا تثبیت شرایط موجود در محیط است و وقتی از این ابزار برای توجیه و تحریف و مخفی کردن وضع موجود استفاده می شود. خبرنگار و رسانه ها به همدستی و مساعدت با آن چیزی دست می زنند که شاید واقعا با تمام تبعات آن موافق نباشند.